فهرست مطالب
در حالی که قرن بیستویکم عصر علم و آگاهی است، هنوز خرافه در جامعه ایران نقش پررنگی در تصمیمگیریهای فردی و اجتماعی ایفا میکند. از دعا برای ازدواج گرفته تا مراجعه به دعانویس برای حل مشکلات اقتصادی، همچنان بسیاری از مردم به جای راهحلهای علمی، به خرافات پناه میبرند.
این پدیده نه فقط مسئلهای فرهنگی، بلکه بازتابی از بحران اعتماد، فقر آموزشی و فشارهای روانیست که جامعه امروز ایران را دربر گرفته است.
چرا خرافات هنوز زندهاند؟
یکی از دلایل تداوم خرافه در جامعه ایران، ضعف آموزش تفکر انتقادی در نظام آموزشی است. از کودکی، بچهها بیشتر حفظ کردن یاد میگیرند تا سؤال پرسیدن. این وضعیت، ذهن را برای پذیرش باورهای بدون سند آماده میکند. در نبود منابع قابل اعتماد، بسیاری ترجیح میدهند به فالگیر، دعانویس یا تعبیر خواب متوسل شوند تا بتوانند آینده را پیشبینی یا مشکلاتشان را حل کنند.
نقش رسانهها و نهادها
رسانههای حکومتی و برخی چهرههای مذهبی، به جای مبارزه با خرافات، گاه آن را تقویت میکنند. تبلیغ طب سنتی بدون پشتوانه علمی، یا نسبت دادن بیماریها به «گناهان»، نمونههایی از تقویت خرافه در جامعه ایران توسط نهادهای رسمی است.
از سوی دیگر، سریالها و برنامههای تلویزیونی نیز گاه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به این باورها دامن میزنند، در حالی که وظیفه رسانه باید آموزش و روشنگری باشد، نه بازتولید جهل.
پیامدهای خطرناک خرافه
باور به خرافات تنها یک مسئله شخصی نیست. در بسیاری از موارد، افراد به دلیل اعتماد به دعانویسها یا روشهای غیرعلمی، از درمان پزشکی صرفنظر کردهاند و دچار آسیبهای جدی شدهاند. در دوران کرونا، نمونههای بسیاری از مراجعه به درمانهای عجیبوغریب دیده شد، که نتیجه آن نه نجات، بلکه بیماری و حتی مرگ بود.
همچنین، خرافه در جامعه ایران میتواند ابزاری برای فریب و سوءاستفاده باشد؛ افراد سودجو با ادعای ارتباط با نیروهای ماورایی، از نیاز و ناآگاهی مردم سوءاستفاده مالی میکنند.
راهی بهسوی آگاهی
مبارزه با خرافات نیاز به کار فرهنگی عمیق و مستمر دارد. تقویت آموزش تفکر نقاد، تولید محتوای رسانهای علمی، و مقابله با منابع تقویتکننده خرافه، از جمله راهکارهای کلیدی هستند. روشنفکران و روزنامهنگاران مستقل نیز میتوانند با نوشتن و افشاگری، بخشی از این مبارزه باشند.
خرافه در جامعه ایران نهتنها مانع پیشرفت فکریست، بلکه در بسیاری از موارد، جان و مال مردم را تهدید میکند. در برابر سیطره خرافه، راهی جز علم، آموزش و آگاهی وجود ندارد. تغییر فرهنگ یعنی آغاز یک انقلاب بیصدا، اما بنیادین.