فهرست مطالب
در حالی که مردم ایران با شرایط اقتصادی دشوار دستوپنجه نرم میکنند، حاکمیت همچنان اولویت خود را بر پرونده برنامه هستهای ایران گذاشته است. تازهترین اظهارات کاظم غریبآبادی، معاون امور حقوقی وزارت خارجه، درباره «تداوم مشورتها» با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بار دیگر زبانی دیپلماتیک را یادآور میشود که جامعه ایرانی سالهاست بدون نتیجه ملموس آن را میشنود.
تکرار یک سخن قدیمی
غریبآبادی به آنچه «مسیرهای غلط» در برخورد آژانس با ایران نامید، اشاره کرد و تأکید داشت که کشورش به گفتوگو ادامه خواهد داد. اما این اظهارات چیز تازهای نیست؛ بیش از یک دهه است که برنامه هستهای ایران بدون توافق نهایی باقی مانده و زندگی مردم همچنان گروگان بحرانهای معیشتی است که جایی در میز مذاکرات ندارد.
پروژهای سیاسی، نه علمی
بسیاری از ناظران معتقدند که برنامه هستهای ایران دیگر یک پروژه علمی صرف نیست، بلکه به ابزاری سیاسی در دست حکومت تبدیل شده که برای معامله با قدرتهای جهانی به کار میرود. در حالی که مقامات این سیاست را دفاع از «حقوق هستهای» میدانند، منتقدان بر این باورند که این مذاکرات طولانی تنها برای طولانی کردن بحران و خریدن زمان است.
نبود شفافیت
هرگونه جزئیات واقعی درباره مسیر برنامه هستهای ایران در رسانههای داخلی غایب است و تصمیمها در هالهای از ابهام گرفته میشود. نه شرایط همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شفاف اعلام میشود و نه تعهدات مشخص، که این خود بازتاب سیاست وقتکشی و ابهامآفرینی است.
دیدگاه مخالفان
اپوزیسیون ایران معتقد است که برنامه هستهای ایران به پردهای برای پنهان کردن بحرانهای واقعی کشور تبدیل شده است؛ از فروپاشی اقتصادی و کاهش خدمات عمومی گرفته تا افزایش فقر و بیکاری. به باور آنان، ادامه تزریق منابع مالی به این پرونده، جز انزوای بیشتر ایران و فشارهای داخلی، نتیجهای نخواهد داشت.
برنامه هستهای ایران همچنان یک عنوان محوری در سیاستهای حکومت است، اما از دید بسیاری به باری سیاسی و اقتصادی برای کشور بدل شده است. با نبود نشانهای از تغییر مسیر، این پرسش همچنان باقی است: تا چه زمانی این پرونده بر رنج روزمره ایرانیان اولویت خواهد داشت؟