طبق دادههای رسمی اخیر، تقریباً ۶.۱ میلیون افغان، چه با مدرک و چه بدون مدرک، در ایران زندگی میکنند.
از این تعداد، حدود ۲.۱ میلیون نفر دارای مدارک قانونی هستند، در حالی که میلیونها نفر باقیمانده از طریق کانالهای غیررسمی وارد شدهاند یا در فهرستهای سرشماری موقت قرار دارند.
بخوانيد:
دولت: ما هیچ ارتباطی با آلودگی هوا در مشهد نداریم
پیش از این، برآوردهای دیگر، تعداد پناهندگان افغان در ایران را طبق دادههای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و دولت ایران، حدود ۷۵۰،۰۰۰ تا ۷۷۰،۰۰۰ نفر، علاوه بر صدها هزار نفر دارای گذرنامه یا ویزا، اعلام میکردند.
این ارقام متفاوت، ماهیت مهاجرت از افغانستان به ایران (پناهندگان، کارگران مهاجر، کارگران بدون مدرک و غیره) را نشان میدهد، اما بدون شک نشان میدهد که پناهندگان افغان در ایران بخش بسیار بزرگی از جمعیت را تشکیل میدهند که تخمین زده میشود چندین برابر یک میلیون نفر باشند – که حضور اجتماعی و اقتصادی آنها را غیرقابل انکار میکند.
توزیع پناهندگان افغان در ایران: متمرکز در شهرهای بزرگ و برخی استانها
از نظر جغرافیایی، اکثر افغانها در استانها و شهرهای بزرگ کشور متمرکز هستند. طبق آمار موجود:
- تهران، پایتخت، یکی از بزرگترین مراکز جامعه افغانستانی است.
- استانهایی مانند خراسان رضوی (از جمله مشهد)، اصفهان، کرمان و سایر استانها.
- طبق منابع قدیمیتر، تقریباً ۳۱٪ از افغانها در ایران در تهران، ۱۵٪ در خراسان و ۱۳٪ در اصفهان متمرکز بودند و درصد کمتری در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و بسیاری دیگر وجود داشت.
اکثر افغانها در «اردوگاههای پناهندگان» زندگی نمیکنند، همانطور که گاهی ادعا میشود، بلکه در شهرها متمرکز هستند – در جامعه ایران زندگی میکنند، در ساخت و ساز، کشاورزی، کارگری روزمزد یا مشاغل ساده کار میکنند.
فشار و سرکوب: چرا حضور آنها همیشه در معرض تهدید است؟
اگرچه تعداد زیاد پناهندگان افغان در ایران باید از نظر تئوری به آنها حقوقی اعطا کند، اما واقعیت متفاوت است. بخشهای بزرگی از جمعیت افغانستان «بدون مدرک» هستند یا دارای مجوز اقامت موقت هستند که آنها را در معرض اخراج، استثمار و تبعیض در اشتغال و خدمات قرار میدهد.
- با وخامت اوضاع اقتصادی در ایران و هزینههای بالای زندگی، بسیاری از افغانها اکنون در مشاغل کمدرآمد مشغول به کار هستند که آنها را در معرض استثمار قرار میدهد.
علاوه بر این، تصمیمات مقامات – مانند محدود کردن حق اقامت به مناطق خاص یا تشدید قوانین مهاجرت – ثبات آنها را تضعیف کرده و آنها را مجبور به زندگی نیمهپنهانی و بدون هیچ تضمینی میکند.
از یک سو، حضور میلیونها افغان در ایران، بُعد جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی به آن میافزاید – اما از سوی دیگر، اغلب با آنها به عنوان یک گروه «موقت»، «خارجی» یا «بدون مدرک» رفتار میشود.
این تناقض بحران ایجاد میکند:
جامعه ایران گاهی اوقات افغانها را به عنوان فشاری بر خدمات یا فرصتهای شغلی میبیند.
از سوی دیگر، خود افغانها در ترس از اخراج، از دست دادن درآمد، تبعیض و در نتیجه، ناامنی اجتماعی زندگی میکنند.
تعداد و توزیع پناهندگان افغان در ایران، حضور قابل توجهی را نشان میدهد – میلیونها نفر در شهرها و استانهای ایران زندگی میکنند، با ایرانیان کار میکنند و همزیستی دارند. اما گرفتاری آنها مملو از بیعدالتی است: حقوق نادیده گرفته شده، فشار قانونی و تبعیض اجتماعی.
با توجه به این واقعیت، پناهندگان افغان در ایران همچنان بین حضور ملموسی که به اقتصاد و جامعه کمک میکند و سیاستهایی که آنها را به حاشیه میراند و با آنها به عنوان «مهمانان موقت» یا «کارگران خارجی» رفتار میکند، معلق مانده است.