فهرست مطالب
در یکی از بیسابقهترین اقدامات نظامی، ایالات متحده از پیشرفتهترین بمبافکنهای راهبردی خود، یعنی هواپیمای B-2 Spirit، برای حمله به سه تأسیسات هستهای بسیار محافظتشده در ایران استفاده کرد. این حملات که بامداد شنبه انجام شد، سایتهای فردو، نطنز و اصفهان را هدف قرار دادند؛ پیامی واضح از سوی آمریکا مبنی بر اینکه گزینه نظامی همچنان روی میز است.
چرا هواپیمای B-2 Spirit؟
هواپیمای B-2 Spirit یکی از پیچیدهترین دستاوردهای فناوری نظامی آمریکا به شمار میرود. این بمبافکن رادارگریز بهگونهای طراحی شده تا از میان پیشرفتهترین سامانههای پدافندی عبور کرده و اهداف استراتژیک را با دقت بالا نابود کند. طراحی “بال پرنده” و استفاده از مواد جاذب رادار، به هواپیمای B-2 Spirit این امکان را میدهد تا بدون شناسایی وارد عمق خاک دشمن شود و با بمبهای دقیق اهداف خود را منهدم کند.
یکی از مهمترین سلاحهای این هواپیما، بمبهای نفوذگر سنگرشکن نظیر GBU-57 است که توانایی عبور از چندین لایه بتن مسلح را دارند؛ دقیقاً همان چیزی که برای انهدام تأسیسات هستهای زیرزمینی ایران لازم است.
تأسیسات زیرزمینی هم دیگر امن نیستند
سایتهایی مانند فردو که زیر کوه ساخته شدهاند، همواره نماد چالش میان تهران و غرب بودهاند. جمهوری اسلامی میلیاردها دلار برای ساخت و استحکام این تأسیسات هزینه کرده، اما حمله اخیر نشان داد که حتی این پناهگاهها هم در برابر قدرت تسلیحاتی آمریکا آسیبپذیرند.
هرچند مقامات ایرانی سعی در انکار خسارتها دارند، اما تصاویر ماهوارهای و گزارشهایی از انتقال اورانیوم غنیشده قبل از حمله، نشان میدهد که ضربهای دقیق و دردناک به این تأسیسات وارد شده است.
آیا ایران وارد مرحله «بازدارندگی خاموش» شده است؟
استفاده از هواپیمای B-2 Spirit پیام راهبردی مهمی دارد. این هواپیما فقط در عملیاتهای بسیار حساس استفاده میشود و معمولا بخشی از یک استراتژی بازدارندگی یا هشدار غیرعلنی است. آمریکا میخواست بگوید حتی امنترین نقاط ایران در تیررس هستند.
برآورد اولیه از میزان خسارات: تخریب گسترده و تأخیر در برنامه هستهای
براساس گزارشهای اطلاعاتی منتشرشده در روزنامه The Times بریتانیا و شبکه CNN آمریکا، حملات انجامشده توسط هواپیمای B-2 Spirit منجر به تخریب بیش از ۶۰٪ از زیرساختهای فنی تأسیسات فردو شده است؛ از جمله سانتریفیوژهای پیشرفته IR-6. همچنین گزارشهایی از خسارات مادی در تأسیسات نطنز وجود دارد که بیش از ۴۰٪ ظرفیت فعال غنیسازی و نیز سامانههای خنککننده و تغذیه برق حیاتی آن را دربرمیگیرد.
منابعی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی – که نخواستند نامشان فاش شود – اعلام کردهاند که این حمله میتواند باعث تأخیر در برنامه هستهای ایران به مدت ۸ تا ۱۴ ماه شود، آن هم در صورتی که سایتهای جایگزین فوراً فعال نشوند.
در همین حال، رژیم ایران از ارائه آمار رسمی درباره میزان خسارات خودداری کرده و تنها اعلام کرده است که “برخی سایتها هدف قرار گرفتهاند، اما آسیب جدی وارد نشده است”؛ روایتی که بیشتر برای آرام کردن افکار عمومی و پنهان کردن میزان واقعی تأثیر حملات آمریکا علیه ایران به نظر میرسد.

جهان نظارهگر است… و جمهوری اسلامی در سکوت
در حالی که رژیم تهران سعی در سانسور ابعاد این حمله دارد، گزارشهای بینالمللی و تحلیلهای غربی پیدرپی منتشر میشوند و عمق این ضربه را آشکار میسازند. این تنها یک شکست نظامی نبود، بلکه ضربهای بود به اعتماد عمومی و مشروعیت داخلی. مردمی که در فقر و بیکاری و تحریم غرق شدهاند، امروز میبینند میلیاردها تومان خرج سایتهایی شده که با یک دکمه نابود میشوند.