فهرست مطالب
باز هم نظام با پروژههای «بزرگ» خود ظاهر میشود؛ پروژههایی که در نشستهای رسمی اعلام میشوند و با عباراتی تبلیغاتی آراسته میگردند. تازهترین نمونه، کلید خوردن واحدهای مسکونی برای اساتید دانشگاه در ۳۵ مؤسسه آموزشی است. اما آیا چنین پروژههایی میتواند عمق بحران مسکن در دانشگاههای ایران را پنهان کند؟ آیا ما با یک راهحل واقعی روبهرو هستیم یا صرفاً با مُسکنی سیاسی کوتاهمدت؟
اعداد اعلامشده… بیاعتماد
وزارت علوم از ساخت ۶ هزار واحد متأهلی در دست اجرا و ۱۰ هزار واحد دیگر که امسال بنا خواهد شد سخن گفت. اما این اعداد از کجا میآید و چه کسی بر اجرای آن نظارت دارد؟ حقیقت این است که ایرانیها به این آمارهای نجومی عادت کردهاند؛ اعدادی که بیشتر برای بیحس کردن افکار عمومی به کار میرود، در حالی که واقعیت نشان میدهد بحران مسکن در دانشگاههای ایران همچنان بیپاسخ مانده است.
زمینهای مازاد: میان شفافیت و فساد
حاکمیت ایده واگذاری زمینهای «مازاد» دانشگاهها به پروژه را تبلیغ میکند. اما از چه مازادی سخن میگوییم در حالی که در شهرهای بزرگی چون تهران زمین کمیاب است؟ چه تضمینی وجود دارد که این زمینها به فرصتهای سرمایهگذاری برای خانوادههای نزدیک به قدرت تبدیل نشود؟ سخن از «مسکن اساتید» اغلب پوششی برای معاملات پشتپرده است که بهجای حل مشکل، بحران مسکن در دانشگاههای ایران را تشدید میکند.
اعداد رسواکننده
با وجود همه سخنان رسمی، واقعیت میدانی پرده از ارقام تکاندهندهای برمیدارد. طبق آمارهای رسمی، میانگین پیشرفت واقعی پروژههای «نهضت ملی مسکن» در بسیاری از استانها از ۲۰٪ فراتر نرفته و در تهران این رقم به ۳ تا ۲۵٪ سقوط کرده است؛ موضوعی که شائبه کارشکنی یا سوءمدیریت ریشهدار را تقویت میکند. از سوی دیگر، قیمت مصالح ساختمانی در یک سال گذشته ۵۵٪ افزایش یافته؛ تورمی که جز به نفع دلالان و پیمانکاران ذینفوذ توجیهی ندارد. خطرناکتر اینکه از میان ۵ میلیون و ۴۹۰ هزار ثبتنامکننده در این پروژهها، تنها ۹۰ هزار نفر قرارداد واقعی دریافت کردهاند و باقی در فهرستهای انتظار مبهم رها شدهاند؛ فهرستهایی که بستر فساد و رانتخواری را فراهم میکند. در دانشگاههای علوم پزشکی، تناقض آشکارتر است: بیش از ۴۲ هزار دانشجوی متأهل بدون خوابگاه متأهلی ماندهاند، در حالی که فقط ۸۸۸ واحد ساخته شده است. این وعدهها به شعارهایی توخالی تبدیل شده و سرنوشت میلیاردها تومان بودجه عمومی همچنان پرسشی بیپاسخ باقی مانده است.
دانشجویان در سایه: بحرانی بیصدا
تلخ ترین بخش ماجرا این است که پروژه حاضر فقط به اساتید و کارکنان اختصاص یافته، در حالی که دانشجویان در خوابگاههای فرسوده و شرایطی غیرانسانی رها میشوند. چگونه نظامی که از «عدالت» دم میزند، میتواند هزاران دانشجو ـ که آینده کشورند ـ را نادیده بگیرد؟ آیا بحران مسکن در دانشگاههای ایران در درجه نخست مشکل آنان نیست؟
آنچه میبینیم تلاشی دوباره برای بازتولید تصویر یک دولت توانمند است، در حالی که واقعیت چیز دیگری است: دولتی گرفتار بحران که ناکامی خود را پشت پروژههای تبلیغاتی پنهان میکند. تا زمانی که ریشههای بحران مسکن در دانشگاههای ایران با شفافیت و عدالت درمان نشود، این ابتکارات چیزی جز رنگی بر دیواری ترکخورده نیست؛ دیواری که با نخستین آزمون واقعی فرو خواهد ریخت.