فهرست مطالب
صنعت فرش در ایران از کهنترین هنرهای سنتی است که هویت این سرزمین را بیش از هزار سال در خود حمل کرده است. فرش ایرانی تنها یک حرفهی دستی نیست، بلکه نمادی از زیبایی، مهارت و فرهنگ است. اما آنچه روزی مایهی افتخار ایرانیان بود، امروز در سایهی نظام کنونی به صنعتی فراموششده، آلوده به فساد و سوءمدیریت تبدیل شده است.
تاریخ صنعت فرش در ایران
تاریخ صنعت فرش در ایران به دوران باستان بازمیگردد. قدیمیترین فرش ایرانی، «پازیریک»، در سیبری کشف شد و به قرن پنجم پیش از میلاد بازمیگردد؛ نشانهای از دقت و ظرافت ایرانی در بافت و طراحی.
در دوران صفوی، هنر قالیبافی به اوج خود رسید؛ کارگاههای سلطنتی در اصفهان، کاشان و تبریز تأسیس شدند و فرش ایرانی به یکی از مهمترین کالاهای صادراتی جهان بدل شد. اما پس از انقلاب اسلامی، این صنعت وارد مرحلهی رکود شد. تسلط نهادهای وابسته به سپاه پاسداران بر بازار و تولید، باعث نابودی بخش خصوصی و بیکاری هزاران بافنده شد.
شهرهای مشهور در صنعت فرش در ایران
با وجود تمام بحرانها، برخی شهرها هنوز بهعنوان قلب صنعت فرش در ایران شناخته میشوند:
- تبریز : پایتخت تاریخی فرش ایران با نقوش هندسی دقیق و رنگهای زنده.
- کاشان : با طرحهای کلاسیک و ترکیب رنگ قرمز تیره و آبی، زادگاه فرشهای سلطنتی.
- اصفهان : تلفیقی از هنر اسلامی و ذوق ایرانی؛ مهد تولید فاخرترین فرشهای ابریشمی.
- نائین : با نقشهای ظریف و رنگهای روشن، بازتابدهندهی روحیهی عرفانی ایران.
- قم : مرکز تولید فرشهای مذهبی با آیات قرآنی و نمادهای ایدئولوژیک که بیش از ارزش هنری، کارکرد سیاسی دارند.
از هنر تا تجارت ایدئولوژیک
در سالهای اخیر، صنعت فرش در ایران به ابزاری در خدمت سیاست تبدیل شده است. دولت از این هنر برای تبلیغات فرهنگی و چهرهسازی بینالمللی استفاده میکند، در حالیکه بافندگان واقعی از گرانی نخ و رنگ و نبود حمایت رنج میبرند.
بر اساس آمارهای غیررسمی، صادرات فرش ایرانی از سال ۲۰۱۸ تاکنون بیش از ۶۰٪ کاهش یافته است؛ تحریمها، سوءمدیریت و انحصارطلبی باعث شده بازار جهانی به سوی فرشهای ترکیهای و هندی گرایش پیدا کند.
هویتی که در حراج فروخته میشود
فرشی که روزگاری زینتبخش کاخهای سلطنتی بود، امروز به ابزاری برای تأمین ارز خارجی رژیم تبدیل شده است. در حالیکه مقامات از «افتخار ملی» بودن صنعت فرش در ایران سخن میگویند، کارگاههای کوچک یکییکی تعطیل میشوند و بافندگان ماهر به ترکیه و جمهوری آذربایجان مهاجرت میکنند تا در آزادی و امنیت نان خود را به دست آورند.
صنعت فرش در ایران تنها یک حرفه نیست؛ حافظهی فرهنگی و هویت تاریخی ملت است. اما این میراث گرانبها در زیر سایهی فساد، سانسور و بیعدالتی در حال نابودی است. تنها بافندگان سادهای که هنوز در سکوت میبافند، شرافت این صنعت را زنده نگه داشتهاند؛ در سرزمینی که میراثش از افتخار ملی به ابزار سیاسی تنزل یافته است.