فهرست مطالب
انتشار آلبومی جدید در حمایت از نظام جمهوری اسلامی بار دیگر پرسشی جدی را پیش روی جامعه فرهنگی قرار داده است: چرا در حالی که حکومت برای تولید موسیقی تبلیغاتی هزینههای کلان میکند، صدای واقعی هنرمندان مستقل زیر فشار سانسور و سرکوب خاموش میشود؟ این دوگانگی نشان میدهد که سرنوشت هنر ایرانی ممنوع به مسئلهای سیاسی و امنیتی بدل شده است.
هنرمندانی که مجبور به ترک وطن شدند
بر اساس گزارش سازمانهای حقوق بشری، طی دو دهه گذشته بیش از ۳۰۰ هنرمند ایرانی مجبور به مهاجرت شدهاند. نامهایی چون گوگوش، شجریان و شاهین نجفی تنها نمونههایی از چهرههایی هستند که یا به دلیل سانسور یا تهدید امنیتی مجبور به ترک کشور شدند. هر کدام از این مهاجرتها زخمی تازه بر پیکر هنر ایرانی ممنوع است.
زندان و سرکوب برای صدای مستقل
طبق آمار کمپین حقوق بشر در ایران، تنها بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ دستکم ۱۵۰ هنرمند بازداشت یا به زندان محکوم شدهاند. از میان آنها میتوان به مهدی کروبی (شاعر)، رضا صادقی (موزیسین معترض) و کیوان صمیمی (نویسنده و روزنامهنگار) اشاره کرد. این ارقام نشان میدهد که حاکمیت به جای حمایت، با ابزار امنیتی در پی خاموش کردن هنر ایرانی ممنوع است.
اعدام و مرگ خاموش
فاجعه وقتی عمیقتر میشود که بدانیم برخی هنرمندان حتی به جوخههای اعدام سپرده شدهاند. از جمله هاشم شعبانی، شاعر عرب اهوازی، که در سال ۲۰۱۴ به اتهام واهی «اقدام علیه امنیت ملی» اعدام شد. چنین نمونههایی سندی آشکار از هزینه سنگین پرداختشده برای هنر ایرانی ممنوع است.
دوگانه دروغین؛ آلبوم حکومتی در برابر خفقان
در حالی که وزارت ارشاد از تولید آلبومهایی با بودجههای میلیاردی خبر میدهد، صدای هنرمندان خیابانی، زنان موزیسین و شاعران مستقل در زیرزمینها محبوس مانده است. این تضاد نشان میدهد حکومت تنها هنری را به رسمیت میشناسد که بازتاب ایدئولوژی رسمی باشد، و هر آنچه خارج از این چارچوب قرار گیرد به «جرم» تبدیل میشود.
آلبومهای تبلیغاتی نمیتوانند واقعیت تلخ هنر ایرانی ممنوع را پنهان کنند. آمار مهاجرت، زندان و حتی اعدام هنرمندان سندی محکم بر این است که حکومت به جای ترویج خلاقیت، بر سانسور و سرکوب تکیه دارد. آینده فرهنگ ایران وابسته به آزادی بیان هنرمندان مستقل است؛ آزادیای که امروز همچنان در قفس سانسور گرفتار مانده است.