فهرست مطالب
در سخنرانیای که بیش از آرامش، نگرانی ایجاد کرد، رهبر ایران علی خامنهای از دولت خواست تا طرحی فوری برای ذخیرهسازی غذا در ایران اجرا کند و هشدار داد که کشور ممکن است با «خطرات غیرمنتظره» روبهرو شود. اما در پشت این دعوت، نشانههای یک بحران عمیق در ساختار اقتصادی نظام آشکار میشود که از شکنندگی بیسابقه توانایی دولت در تأمین نیازهای اولیه زندگی خبر میدهد.
بحران غذایی یا استراتژی بقا؟
خامنهای موضوع ذخیرهسازی غذا در ایران را در زمانی مطرح کرد که مردم با تورم افسارگسیخته و سقوط پول ملی دستوپنجه نرم میکنند و تهیه مایحتاج روزمره به چالشی دائمی تبدیل شده است. اگر هدف، آمادهسازی برای مقابله با تحریمها و تهدیدهای خارجی باشد، نبود شفافیت در اعلام میزان ذخایر و نحوه توزیع آن، پرسشهای جدی را برمیانگیزد: آیا این سخنان چیزی بیش از یک «خطاب سیاسی» برای فرافکنی مسئولیتهاست؟
نظام و خلأ مدیریتی
آنچه سوءظنها را افزایش میدهد این است که این هشدار نه از سوی وزارتخانهای تخصصی یا برنامهای دولتی، بلکه مستقیم از سوی رأس هرم قدرت صادر شد. این موضوع نشانگر خلأ مدیریتی عمیق است؛ جایی که شعار ذخیرهسازی غذا در ایران بیشتر به پوششی برای تصمیمهای شتابزده شباهت دارد، در حالی که مردم با کمبود دارو و گرانی سرسامآور دستبهگریباناند.
شهروند بین نگرانی و بیاعتمادی
توصیه رسمی به ذخیره مواد اساسی بهجای آرامشبخشی، بیشتر بازتابی از ترس درون ساختار نظام است. شهروند عادی در این جملات اعتراف به شکست میبیند نه طرحی برای حمایت. وقتی گفته میشود ذخیرهسازی غذا در ایران در جریان است، اما مردم در قفسههای فروشگاهها تنها افزایش قیمتها و کمبود کالا را تجربه میکنند، نتیجه چیزی جز بیاعتمادی نخواهد بود.
ابعاد سیاسی و اقتصادی
کارشناسان بر این باورند که نظام تلاش دارد از طریق گفتمان ذخیرهسازی غذا در ایران شکستهای داخلی خود را با «تهدیدهای خارجی» توجیه کند. اما تجربههای گذشته نشان داده است که بحرانهای غذایی و دارویی ایران صرفاً ناشی از تحریمها نیست، بلکه نتیجه مستقیم فساد سیستماتیک و سوءمدیریت است. حتی انبارهایی که گفته میشود مملو از گندم و ذرت هستند، اغلب دور از چشم مردم اداره میشوند و تحت کنترل سپاه پاسداران و شبکههای بازار سیاه قرار دارند.
پرسشهای استقصایی باز
پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا فراخوان خامنهای برای ذخیرهسازی غذا در ایران بخشی از یک برنامه واقعی برای حفاظت از مردم است یا فقط پردهای دیگر در نمایش سیاسی نظام برای پنهان کردن ناتوانیهایش؟ ذخایر واقعی تا چه اندازهاند؟ چه نهادی تضمین میکند این کالاها به دست شبکههای فاسد نرسند؟
طرح خامنهای برای ذخیرهسازی غذا در ایران را نمیتوان تنها اقدامی احتیاطی دانست، بلکه نشانهای آشکار از بحرانی عمیق است که نظام از مدیریت آن عاجز است. مردم شایسته پاسخهای دقیق و برنامههای شفافاند، نه شعارهایی که تنها بر نگرانیها میافزاید. در حالی که نظام همچنان تهدیدهای خارجی را بهانه میکند، واقعیت روشن است: غذایی که پیدا نمیشود، دارویی که نایاب است و اعتمادی که روزبهروز فرو میریزد.