فهرست مطالب
در روزهای اخیر، رسانههای رسمی از جمله خبرگزاری محلي گزارشی منتشر کردند با تیتر:
«کمک کنیم که جامعه صداهای مختلف را بشنود و تابآوری خود را افزایش دهد»
عنوانی که در نگاه اول میتواند نشانهای مثبت از پذیرش تکثر باشد. اما در کشوری که بیش از ۵۴۰ روزنامهنگار و فعال رسانهای از سال ۱۴۰۰ تاکنون بازداشت شدهاند، طرح چنین توصیههایی بدون اشاره به ریشههای خفقان، چیزی جز فریب مخاطب نیست.
آزادی بیان در ایران روی کاغذ است؛ در عمل، فیلترینگ و سرکوب
اگر قرار است جامعه «صداهای مختلف» را بشنود، پس چرا:
بر اساس آمار سازمان گزارشگران بدون مرز، ایران در سال ۲۰۲۵ در رتبه ۱۷۸ از ۱۸۰ کشور در شاخص آزادی رسانه قرار گرفته.
همچنین، طبق دادههای مرکز حقوق بشر ایران، در شش ماه نخست سال جاری، بیش از ۳۲۰ مورد احضار، بازداشت یا محکومیت روزنامهنگاران، شاعران، یا کاربران فضای مجازی ثبت شده است — تنها بهدلیل انتشار دیدگاههایی متفاوت با روایت رسمی.
- صدای زنان معترض به حجاب اجباری سرکوب میشود؟
- صدای خانوادههای قربانیان آبان، ژینا و مهسا امینی سانسور میشود؟
- شبکههای اجتماعی مثل توییتر، فیسبوک، تلگرام، واتساپ، و اینستاگرام فیلتر هستند؟
- خبرنگاران مستقل با احکام سنگین روبهرو میشوند، تنها بهخاطر پوشش واقعیت؟
تناقض رسمی: از تابآوری میگویند، اما تحمل صداهای مستقل ندارند
چطور میتوان از «تابآوری اجتماعی» سخن گفت، در حالی که کوچکترین انتقاد از سیاستهای نظام، برچسب «تبلیغ علیه نظام» میگیرد؟
در شرایطی که «آزادی بیان در ایران» فقط در چارچوب ابلاغیههای حکومتی تعریف میشود، چنین دعوتهایی به شنیدن صداهای مختلف، به شعاری توخالی تبدیل میشود.
حتی نهادهایی که باید تریبون مردم باشند—مانند صدا و سیما—خود به ابزار سانسور تبدیل شدهاند. نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشگاه تهران در آذر ۱۴۰۳ نشان داد که فقط ۱۸٪ از مردم به رسانههای دولتی اعتماد دارند، در حالی که ۷۴٪ ترجیح میدهند اخبار را از منابع فیلترشده پیگیری کنند.
حمایت از تابآوری واقعی یعنی پایان دادن به سرکوب
برای اینکه تابآوری اجتماعی واقعی ایجاد شود، باید ابتدا فضای گفتگو آزاد باشد. این یعنی:
- توقف بازداشت خبرنگاران مستقل
- رفع فیلترینگ پلتفرمهای بینالمللی
- حذف اتهامهای سیاسی از روی فعالان مدنی
- و مهمتر از همه، پذیرش رسمی حق مردم در نقد، اعتراض، و تغییر
ادعای شنیدن صداهای مختلف در شرایطی که فقط یک صدا مجاز است، تناقضی آشکار در سیاست رسمی جمهوری اسلامی است.
آزادی بیان در ایران نه با شعار، بلکه با تغییر در قانون، ساختار و نهادهای سرکوبگر قابل تحقق است.