فهرست مطالب
با وخامت وضعیت اقتصادی و افزایش روزافزون گرانی، ایران شاهد رشد نگرانکنندهای در آمار جرم و جنایت است، و در صدر آنها سرقت قرار دارد. در میان جرائم روزمره، سرقت خودرو در تهران به یکی از رایجترین و هشداردهندهترین پدیدهها تبدیل شدهاست؛ مسألهای که نهتنها از افزایش بزهکاری خبر میدهد، بلکه نشاندهنده خلأهای امنیتی عمیق در مواجهه با جرایم شهری است.
آماری که نمیتوان نادیده گرفت
براساس گزارشهای رسمی، سرقت در ایران طی پنج سال گذشته بیش از چهار برابر شدهاست؛ از حدود ۳۴۳ هزار فقره در سال، به بیش از ۱.۴ میلیون مورد در سال ۱۴۰۱.
این جهش خیرهکننده را نمیتوان بیارتباط با بحران اقتصادی، بیکاری و تورم افسارگسیخته دانست؛ شرایطی که برخی را به سمت بزهکاری سوق میدهد، درحالیکه نظام حمایتی مؤثری در کار نیست.
سرقت خودرو در تهران؛ جرمی روزمره بدون بازدارندگی
طبق دادههای منتشرشده، سرقت خودرو در تهران—چه خود اتومبیل و چه لوازم داخل آن—بیش از نیمی از سرقتهای ثبتشده را شامل میشود.
این سرقتها اغلب در خیابانهای عمومی و حتی در روز روشن انجام میشود، موضوعی که به ضعف گشتهای پلیس و کارآمدی سیستمهای نظارت اشاره دارد. برخی از این سرقتها حتی در مناطقی رخ داده که دارای دوربینهای امنیتی بودهاند، اما عملاً کاربردی نداشتهاند.
اولویتهای نابرابر دستگاه امنیتی
با وجود گزارشهای روزانه از سوی شهروندان، به نظر نمیرسد که مسئله سرقت در ایران در اولویت بالای نهادهای انتظامی باشد؛ بهویژه اگر آن را با حساسیت بالا نسبت به مسائل سیاسی و برخورد با فعالان اجتماعی مقایسه کنیم.
در شرایطی که افراد برای یک پست اینستاگرامی بازداشت میشوند، یک سارق خودرو میتواند هفتهها آزادانه فعالیت کند—نمونهاش همان فردیست که ۳۰ فقره سرقت انجام داده بود تا بالأخره بازداشت شد.
آیا ایران هنوز “کشوری امن” است؟
رسانههای رسمی ایران مدتهاست از امنیت بالا در کشور میگویند، اما آمار چیز دیگری را نشان میدهد. با بیش از ۱۰۰۰ مورد سرقت به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، سرقت در ایران به امری عادی در زندگی شهروندان تبدیل شده است.
در شهری مانند تهران، این بدان معناست که هر هفته دهها و حتی صدها مورد سرقت خودرو ثبت میشود، بیآنکه نشانی از اصلاحات ساختاری در سیستم امنیتی دیده شود.

واقعیت سرقت خودرو در تهران دیگر یک موضوع جنایی ساده نیست؛ بلکه نمادی است از بحران عمیقتر در رابطه میان شهروند و حاکمیت، و میان امنیت عمومی و عدالت اجتماعی.
تا زمانی که پذیرش صادقانهای از ابعاد این بحران صورت نگیرد، این چرخه تکرار خواهد شد—و با هر بار تکرار، اعتماد عمومی بیش از پیش فرسوده میشود.