فهرست مطالب
در حالیکه مسئولان جمهوری اسلامی صبح امروز در توییتر نوشتند: «معلم، ستون اصلی ساختن آینده است»، زهرا، معلمی در یکی از مدارس تهران، مقابل کلاس ایستاده و به شاگردانش میگوید: «دو سال است که توان خرید یک جفت کفش نو را ندارم». این است روز معلم در ایران؛ جشنی پر از واژههای پرطمطراق و واقعیتی تلخ و سخت.
حقوقهایی که حتی یک هفته را نمیپوشاند
بر اساس آمار غیررسمی که از داخل کانون صنفی معلمان ایران به دست ما رسیده، میانگین حقوق معلمان در ایران از ۸ میلیون تومان در ماه فراتر نمیرود؛ در حالیکه خط فقر رسمی در کشور از ۲۵ میلیون تومان گذشته است.
«حقوقم حتی برای اجاره یک اتاق هم کافی نیست»، مهدی.س، معلم ریاضی در استان فارس میگوید و ادامه میدهد: «چطور از ما انتظار دارند نسل آگاه تربیت کنیم وقتی خودمان مثل گداها زندگی میکنیم؟» او میگوید: «در آستانه روز معلم در ایران، باز هم فقط وعده شنیدیم و بس.»
اعتراض و سرکوب در روز معلم در ایران
از ابتدای سال ۱۴۰۳ خورشیدی، کشور شاهد بیش از ۳۲ تجمع اعتراضی معلمان بوده که خواستار افزایش حقوق و تأمین بیمه مناسب بودهاند، اما پاسخ همیشگی حکومت سرکوب بوده است.
در گفتوگویی اختصاصی، ناهید کریمی، فعال در کمیته حمایت از معلمان زندانی، تأکید کرد: «بیش از ۷۰ معلم در سال گذشته به دلیل شرکت در اعتراضهای مسالمتآمیز بازداشت شدند و برخی از آنها هنوز بدون محاکمه در زنداناند.»
او افزود: «در چنین شرایطی، روز معلم در ایران برای ما بیشتر نماد درد و فراموشیست تا افتخار.»
بحران آموزش… نه بحران معلم
وزارت آموزش و پرورش مدعی کمبود نیرو است، اما حقیقت این است که بیش از ۲۰ هزار فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان بیکارند یا با قراردادهای موقت و بدون حداقل حقوق مشغول به کارند.
یکی از این معلمان به نام رضا.ن میگوید: «در سه مدرسه تدریس میکنم و هر روز با موتور بین شهرها رفتوآمد دارم… تمام اینها فقط برای ۶ میلیون تومان. کسی که خو کند به خفت، دیگر برایش خفت آسان میشود.»
او میافزاید: «اگر سیاستگذاران فقط یک روز جای ما بودند، میفهمیدند که روز معلم در ایران بیشتر به یک شوخی تلخ شباهت دارد.»
اظهارات تکراری و بیمحتوا
وزیر آموزش و پرورش کنونی دیروز اعلام کرد: «ما معلمان را در قلب سیاستهای آموزشی قرار دادهایم»؛ سخنی که مشابه آن در سال ۲۰۱۸، و پیش از آن در سال ۲۰۱۳ و حتی در ۲۰۰۵ هم گفته شد.
تنها تفاوت این است که وضعیت معلمان هر سال بدتر میشود. در روز معلم در ایران، بهنظر میرسد که شعارهای رسمی تهی از هرگونه محتوای واقعیاند.
پایان: کسی که وطن را تعلیم میدهد… چون غبار، به فراموشی سپرده میشود
روز معلم در ایران دیگر مناسبتی برای افتخار نیست، بلکه روزیست برای یادآوری خیانت. کسی که نسلها را میسازد، قربانی نظامیست که او را تنها ابزاری برای تبلیغ شعارها میبیند؛ در حالیکه خود او بر لبه فروپاشی زندگی میکند. معلم در ایران، کسیست که وطن را میسازد اما چون غبار، نادیده گرفته میشود.