فهرست مطالب
در حالی که شهروند ایرانی برای تهیه نان، روغن و شکر در صفهای طولانی میایستد، حکومت خبر از کشف ۴۵ تُن کالای اساسی در نجفآباد با ارزشی حدود ۲۲۰ میلیارد ریال میدهد.
اما در کشوری که نرخ تورم مواد غذایی به طور رسمی به ۶۵٪ در سال ۲۰۲۴ رسیده و مردم افزایش قیمت بیش از ۱۰۰٪ در برخی اقلامی چون روغن و برنج را لمس میکنند، این خبر نه یک موفقیت، بلکه رسوایی دیگری از سقوط اقتصاد و گسترش قاچاق ارزاق عمومی در ایران زیر سایه حکومت است.
گرسنگی مردم در سایه قاچاق ارزاق عمومی در ایران
از زمان اجرای سیاست موسوم به «آزادسازی قیمتها» در سال ۱۴۰۱، کالاهای یارانهای به تدریج از سفره مردم ناپدید شدند.
در همین دوره قیمت روغن بیش از ۳۰۰٪، شکر حدود ۲۲۰٪ و لبنیات بیش از ۱۵۰٪ افزایش یافته است.
امروز بیش از ۴۰٪ از جمعیت ایران طبق آمارهای مستقل زیر خط فقر زندگی میکنند و حدود ۱۰ میلیون نفر برای زنده ماندن به بستههای کمک غذایی ماهانه وابستهاند.
در چنین شرایطی، کشف دهها تُن کالای قاچاق ثابت میکند که قاچاق ارزاق عمومی در ایران نتیجه ساختار فاسدی است که شبکههای نزدیک به قدرت از آن سود میبرند.
سپاه پاسداران؛ سرکوب مردم، حفاظت از اقتصاد سیاه
حکومت اعلام کرده که تنها «یک نفر» در این پرونده بازداشت شده و به تعزیرات معرفی شده است.
اما پرسش اصلی این است:
چه کسی قادر است دهها تُن کالای اساسی را بدون پوشش امنیتی جابهجا کند؟
وقتی سپاه پاسداران بیش از ۳۰۰ شرکت اقتصادی بزرگ در اختیار دارد و کنترل بسیاری از مرزها و انبارهای کلیدی را در دست گرفته، مشخص است که قاچاق گسترده نه با وانت فرسوده یک شهروند، بلکه با چراغ سبز شبکههای قدرتمند انجام میشود.
ایران در شاخص فساد جهانی سال ۲۰۲۴ در رتبه ۱۴۹ از ۱۸۰ کشور قرار گرفت؛ عددی که معنای آن ساده است: فساد سیستمی، بیپایان و سازمانیافته.
مردم زیر چرخ فقر و سرکوب
حکومت به جای مبارزه با اختلاس و رانت، نیروهای امنیتی را به دانشگاهها و خیابانها میفرستد.
در حالی که دانشجویان شعار «نان، آزادی، عدالت» سر میدهند، مقامات آنان را بازداشت میکنند؛ و از سوی دیگر قاچاق ارزاق عمومی در ایران آزادانه ادامه دارد.
معادله حاکمیت همین است:
ارزاق یارانهای قاچاق میشود — فقر افزایش مییابد — منتقدان سرکوب میشوند — و نظام ثروتمندتر میشود
این فقط بحران نیست؛ سیاست گرسنگی دادن است
وقتی مصرف گوشت در کشور بیش از ۶۰٪ کاهش یافته، هزاران نانوایی کوچک به دلیل هزینههای سرسامآور تعطیل شدهاند، و شیر برای بسیاری از خانوادهها کالای لوکس شده است، این فقط بحران اقتصاد نیست. این سیاست گرسنگی برای کنترل جامعه است.
در ایران امروز، هر قرص نان یک نبرد است و هر بطری روغن سند دیگری از ترجیح بقای حکومت بر بقای مردم.
پرونده نجفآباد حادثهای اتفاقی نیست؛ آینهای از اقتصادی غارتشده است.
اینبار نیز ثابت شد که قاچاق ارزاق عمومی در ایران نه تخلف فردی، بلکه بخشی از سیاستهای نظام برای ثروتاندوزی و تضعیف مردم است.
مردمی که برای زنده ماندن میجنگند؛ و حاکمیتی که از گرسنگی آنان سود میبرد.