فهرست مطالب
در ۹۸ سالگی، احمد جنتی نهتنها بازنشسته نشده بلکه همچنان دو جایگاه کلیدی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی را در اختیار دارد:او همزمان رئیس مجلس خبرگان رهبری است؛ نهادی که وظیفهاش تعیین یا عزل رهبر جمهوری اسلامی است، و دبیر شورای نگهبان؛ نهادی که مسئول تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات و نظارت بر مصوبات مجلس است.
در عمل، این دو جایگاه احمد جنتی را به یکی از پرنفوذترین شخصیتهای نظام تبدیل کردهاند. با اینحال، آنچه امروز بیشتر از هر چیز به چشم میآید، پیری احمد جنتی است؛ نه قدرت تحلیلی، نه مدیریت اجرایی، بلکه یک جسم نحیف که بهدلیل سالخوردگی شدید، دیگر توان حضور فعال در جلسات را هم ندارد.
اما سؤال اصلی این است: چرا نظامی که مدعی جوانگرایی و انقلابیگری است، هنوز بر بقای افرادی چون جنتی در رأس ساختار تصمیمگیری پافشاری میکند؟
سالخوردگی بهمثابه ساختار قدرت
احمد جنتی (متولد ۱۲۹۶ شمسی) امروز ۹۸ ساله است و همچنان در حساسترین ارکان حکومت جای دارد؛ از ریاست مجلس خبرگان گرفته تا عضویت در شورای نگهبان. با وجود ضعف جسمانی مشهود، هنوز در تعیین سرنوشت کشور نقشی کلیدی دارد.
اما جنتی تنها نیست. لیست رهبران سالخورده نظام طولانی است:
- علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، متولد ۱۳۱۸ (۸۶ ساله)
- محمد یزدی (درگذشته ۱۳۹۹) تا آخرین روز عمر عضو خبرگان بود
- محمدتقی مصباح یزدی (درگذشته ۱۳۹۹) تا لحظه مرگ، عضو فعال نهادهای کلیدی بود
- ابراهیم رئیسی نیز از نسل محافظهکار قدیم بود، نه نماینده جوانان
بر اساس آماری از خبرنگاران مستقل، میانگین سن اعضای مجلس خبرگان در سال ۱۴۰۳ حدود ۸۱ سال بوده است و بیش از ۴۰ درصد آنها بالای ۸۰ سال سن دارند.
زمانی که پیری احمد جنتی به الگوی حکمرانی تبدیل میشود
در هر نظام نرمال، سیاستمداران سالخورده بازنشسته میشوند تا فرصت به نسلهای تازه داده شود. اما در ایران، پیری احمد جنتی بهجای آنکه امری طبیعی تلقی شود، به ابزار وفاداری و وفادارسازی تبدیل شده است.
ریاست او بر نهادی که وظیفهاش تعیین یا عزل رهبر است، پرسشی اساسی را مطرح میکند:
آیا فردی که در صحبت و حرکت دچار مشکل است، میتواند صلاحیت رهبری را تشخیص دهد؟
بحران نسلی: بیاعتمادی عمیق و حذف سازمانیافته
طبق گزارش مرکز آمار ایران (۱۴۰۰)، بیش از ۵۷ درصد جمعیت کشور زیر ۳۰ سال هستند. با اینحال، هیچ نمایندگی واقعیای از این نسل در ساختار قدرت وجود ندارد.
جوانانی که در اعتراضات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ شعار “زن، زندگی، آزادی” را فریاد زدند، خود را در سیستمی میبینند که توسط نسلی اداره میشود که حتی پیش از کشف نفت در ایران به دنیا آمده است.
یکی از جوانان در گفتوگو با «وار ایران» گفت:
«احساس نمیکنم در کشوری زندگی میکنم که صدایم شنیده میشود. کسانی درباره من تصمیم میگیرند که چیزی از دنیای من، اینترنت، امید و زندگی نمیفهمند.»
سالخوردگی؛ ابزاری برای انسداد سیاسی
حضور افراد سالخوردهای چون جنتی در رأس قدرت، نه اتفاقی است و نه استثنا؛ بلکه بخشی از سیاستگذاری آگاهانه نظام برای حفظ وضع موجود است.
پیری احمد جنتی و چهرههای مشابه او، نماد گذشتهاند و پاسدار آن؛ و هرچه جوانتر، تهدیدآمیزتر.
درحالیکه اصلاحطلبان کنار گذاشته شدهاند و احزاب مستقل تعطیل، سالخوردگان حکومتی همچنان بر صحنهاند؛ حتی اگر از روی تخت بیمارستان یا با ویلچر حضور یابند.
چرا قدرت منتقل نمیشود؟
تحلیل بیانات رهبران جمهوری اسلامی نشان میدهد که نوعی هراس ساختاری از تغییر در میان آنها وجود دارد. نسل انقلاب خود را “وصی” میداند نه “نماینده”، و حاکمیت را امانتی الهی میپندارد، نه مسئولیتی مدنی.
از این منظر، پیری احمد جنتی یک اشتباه طبیعی نیست، بلکه انتخابی ایدئولوژیک است.
نسل جوان ایران: سرکوبشده سیاسی، درخشان علمی
تناقضی دردناک در اینجاست: نسلی که در المپیادهای علمی، هوش مصنوعی، فناوری و پژوهش درخشان است، از کوچکترین جایگاههای مدیریتی در کشور محروم است.
این نسل که آینده را میسازد، حتی اجازه ندارد کاندیدای شورای شهر مشهد یا عضو شورای محلهای در اهواز شود، چرا که شورای نگهبانی با پیری احمد جنتی به او “احراز صلاحیت” نمیدهد.
پیری احمد جنتی؛ سند زندهای از بنبست تاریخی جمهوری اسلامی
پیری احمد جنتی دیگر فقط یک واقعیت زیستی نیست، بلکه سندی است زنده از بحران مزمن در ساختار حکمرانی ایران.
در جمهوریای که هنوز با نسل انقلاب اداره میشود، امیدی به اصلاح از درون نیست. جوانان در خیابانها کشته میشوند و در همان حال، سالخوردگان در قم و تهران بارها و بارها تجدید انتخاب میشوند.
سؤال سادهای همچنان بیپاسخ مانده است:
تا کی قرار است آینده را در اسارت گذشته نگه دارید؟