فهرست مطالب
چه کسی تصور میکرد که معادلات جنگ و صلح در خاورمیانه، از دل بیابانهای قطر یا پایگاههایی در حاشیه بغداد و اربیل نوشته شود؟ شاید خطرناکترین نکتهای که در تنش اخیر میان ایران و اسرائیل نمایان شد، نه در موشکها بود و نه در شعارها؛ بلکه در سکوت حسابشدهی آمریکا بود. سکوتی که از دل شبکهای از پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه ۲۰۲۵ برمیخاست، شبکهای که نه فقط حضور نظامی، بلکه ساختار فرماندهی منطقهای را شکل میدهد. این پایگاهها بیش از آنکه صرفا محل استقرار نیروها باشند، به اعصاب مرکزی تصمیمگیری نظامی و سیاسی ایالات متحده در منطقه تبدیل شدهاند.
پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه ۲۰۲۵
در حملهی اخیر به پایگاه العُدید در قطر — که یکی از مهمترین پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه ۲۰۲۵ محسوب میشود — هیچ تلفاتی در میان نیروهای آمریکایی گزارش نشد. این حمله، بیش از آنکه تلاشی برای هدفگیری باشد، پیامی حسابشده بود. اما پشت این حرکات ظاهری، سازوکاری پیچیدهتر نهفته است: شبکهای از بازدارندگی هوشمند که تنش را کنترل میکند و شعلهی درگیری را تا حد مورد پذیرش واشنگتن پایین نگه میدارد.
نقشهای از پایگاههایی که ریتم جنگ را میسازند
شبکهی نظامی آمریکا در خاورمیانه، چیزی فراتر از حضور نمادین یا توافقات امنیتی است. بلکه بهمثابه یک سامانهی فرماندهی و کنترل گسترده عمل میکند. آنچه امروز تحت عنوان پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه ۲۰۲۵ شناخته میشود، نه تنها مراکز استقرار نیرو، بلکه ساختار منسجم تصمیمسازی و مدیریت بحران در منطقه است. دهها هزار نظامی آمریکایی در پایگاههایی چون:
- پایگاه العُدید (قطر): مقر پیشرفتهی فرماندهی مرکزی آمریکا.
- پایگاه الظفره (امارات): مرکز عملیات پهپادی و اطلاعاتی.
- پایگاههای اربیل و عینالاسد (عراق): مراکز لجستیکی و اطلاعاتی.
- عریفجان و علیالسالم (کویت): پایگاههای هوایی و زمینی.
- پایگاه شاهزاده سلطان (عربستان): پشتیبانی از سامانههای پاتریوت و تاد.
- پایگاه موفق السلطي (اردن): سکویی برای عملیاتهای شناسایی در شام.
هر یک از این پایگاهها، نه فقط نقطهای نظامی، بلکه گرهی در شبکهای از تصمیمسازی است. شبکهای که تعیین میکند چه زمانی جنگ آغاز شود و چه زمانی مهار گردد.
آتشبس مهندسیشده: وقتی پایگاهها قوانین سکوت را دیکته میکنند
با این گسترهی نظامی، قابل درک است که چرا ایران و اسرائیل — با وجود لفاظیهای رسانهای — از درگیری مستقیم گسترده پرهیز دارند. نه بهدلیل ارادهای برای صلح، بلکه بهخاطر آگاهی از اینکه هر اشتباه محاسباتی میتواند پایگاههای آمریکا را تحریک کند و واشنگتن را بهجای تماشاگر، به بازیگر مستقیم تبدیل نماید.
در هفتههای اخیر، تمام مذاکرات پشتپرده برای آتشبس، در سایهی همین پایگاهها انجام شد. در واقع، حضور آنها عامل تعیینکنندهای در معادلهی «درگیری کنترلشده» بود: تا زمانی که منافع آمریکا در این پایگاهها آسیب نبیند، میتوان شعلهی جنگ را روشن نگه داشت؛ بیآنکه آتش کل منطقه را بسوزاند.
پرسش حاکمیت: آیا منطقه گروگان است؟
نقش پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه ۲۰۲۵، پرسشی اساسی را پیش میکشد: آیا کشورهای منطقه واقعاً در تصمیمگیری برای جنگ و صلح مستقل هستند؟ یا اینکه کل معادلات راهبردی، در اتاقهای عملیات نیروهای آمریکایی نوشته میشود؟
عربستان، امارات، قطر، عراق، اردن… همگی از منظر حقوقی کشورهای مستقلاند. اما زمانی که تنش بالا میگیرد، تصمیم نهایی در دستان شبکهای از پایگاههایی است که کنترلشان در واشنگتن متمرکز شده، نه در پایتختهای میزبان.
پایگاههایی که نه صلح میسازند، نه جنگ را متوقف میکنند
آنچه پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه ۲۰۲۵ انجام میدهند، نه جلوگیری از جنگ، بلکه «مدیریت تنش» است. واشنگتن با بهرهگیری از این ساختار نظامی، همزمان با ایجاد بازدارندگی، توان کنترل و هدایت درگیریها را در دست دارد. این پایگاهها شاید از فروپاشی فوری منطقه جلوگیری کنند، اما به هیچوجه سازوکاری برای صلح عادلانه و پایدار فراهم نمیکنند.
در نهایت، جنگ یا آتشبس در خاورمیانه، دیگر فقط تصمیمی میان تهران و تلآویو نیست. بلکه تصمیمی است که شاید ابتدا در پایگاه العُدید یا اربیل گرفته شود — قبل از آنکه به موشک یا توافقی علنی تبدیل گردد.