فهرست مطالب
نرخ معلولیت کودکان در ایران افزایش خطرناکی را نشان میدهد که نشاندهنده فروپاشی سیستم بهداشت عمومی و کاهش کیفیت مراقبتهای ارائه شده به مادران و کودکان است.
دادهها و ارقام
در حالی که مقامات تلاش میکنند آمار واقعی را پنهان کنند، گزارشهای محلی و بینالمللی شکاف قابل توجهی را بین آنچه اعلام میشود و آنچه در عمل اتفاق میافتد، نشان میدهد.
دادههای سازمان بهزیستی نشان میدهد که نرخ معلولیت كودكان در ایران تقریباً به 11.5٪ یا نزدیک به 9.5 میلیون نفر رسیده است. همین رقم به تنهایی نشان میدهد که نرخ معلولیت در میان کودکان در ایران ممکن است بسیار بالاتر از تخمینهای رسمی تنها 2٪ باشد، رقمی که با نرخهای جهانی که بین 5٪ تا 15٪ تخمین زده میشود، مطابقت ندارد.
این اختلاف فاحش، میزان کاستیها در تشخیص و تشخیص زودهنگام در بیمارستانهای دولتی را آشکار میکند.
عواملی که نرخ معلولیت را افزایش میدهند… و دوران کودکی اولین کسی است که هزینه آن را میپردازد
افزایش نرخ معلولیت کودکان در ایران با مراقبتهای ناکافی قبل و بعد از زایمان، سوء تغذیه مادران و کمبود تجهیزات تشخیصی، به ویژه در مناطق روستایی، مرتبط است. شیوع ازدواج کودکان در برخی استانها همچنین منجر به افزایش تولدهای پرخطر، معلولیتهای ژنتیکی و ناهنجاریها میشود.
براى اطلاعات بيشتر :
کودکان خیابانی در ایران: استثمار دولتی، همراه با آمار و شواهد
علاوه بر این، آلودگی صنعتی در اهواز و تهران مستقیماً بر جنین تأثیر میگذارد. گزارشهای زیستمحیطی تأیید کردهاند که قرار گرفتن مداوم در معرض مواد سمی احتمال تولد زودرس را افزایش میدهد و میزان معلولیت در بین کودکان در ایران را سال به سال افزایش میدهد.
سیستم آموزشی و خدماتی ناکافی
با وجود تعداد زیاد، ایران فاقد زیرساختهای آموزشی برای اسکان کودکان دارای معلولیت است. مدارس تخصصی بسیار کم هستند و برنامههای توانبخشی تقریباً در خارج از شهرهای بزرگ وجود ندارند. این شکاف هزاران کودک را از مدرسه دور نگه میدارد و نابرابریهای اجتماعی را تشدید میکند.
گزارشهای حقوق بشر نشان میدهد که بسیاری از کودکان به دلیل انگ اجتماعی یا نبود مراکز آزمایش در نزدیکی خانههایشان، حتی در فهرستهای معلولیت ثبت نمیشوند. این بدان معناست که میزان واقعی معلولیت کودکان در ایران در آمار رسمی منعکس نمیشود و پشت دیواری از بوروکراسی و انکار پنهان میماند.
نرخ معلولیت کودکان در ایران صرفاً یک مسئله بهداشتی نیست؛ بلکه بازتاب مستقیمی از شکست سیاستهای دولت برای محافظت از جان کودکان است. با ادامهی فقدان برنامههای پیشگیرانه، حمایت خانواده و مراقبتهای تخصصی، این بحران خاموش و عمیق خواهد شد، در حالی که آیندهی هزاران کودک در میان غفلت و فقدان عدالت در مراقبتهای بهداشتی معلق خواهد ماند.