فهرست مطالب
در یک تحول بیسابقه و خطرناک، نخستوزیر قطر حمله اخیر اسرائیل به دوحه را «تروریسم دولتی» توصیف کرد؛ اقدامی که نه تنها امنیت منطقه را تهدید میکند بلکه نشان داد حمله به قطر صفحه جدیدی از تنش در خلیج فارس را گشوده است. این رویداد بار دیگر ضعف عدالت در نظام بینالملل را آشکار کرد؛ جایی که پایتختهای کوچک به میدان حسابکشیهای سیاسی تبدیل میشوند.
جزئیات حمله به قطر
بر اساس منابع رسمی، مواضع غیرنظامی در پایتخت قطر هدف قرار گرفت که منجر به خسارات گسترده و زخمی شدن شهروندان شد. حمله به قطر صرفاً یک عملیات محدود نظامی نبود بلکه پیامی سیاسی داشت: هر کشور منطقه میتواند به صحنهای برای درگیریهای بیرونی بدل شود. خطرناکتر اینکه این تشدید تنش با سکوت غرب همراه شد، گویی جان غیرنظامیان خلیج ارزش دفاع ندارد.
ابعاد سیاسی حمله
حمله به قطر پرسشهای بزرگی را پیش میکشد: آیا کشورهای خلیج به تنهایی در برابر تجاوز اسرائیل ایستادهاند؟ چرا جامعه جهانی برای توقف این حملات اقدامی نکرد؟ قطر که در پروندههای غزه، اوکراین و افغانستان نقش میانجی را ایفا کرده بود، اکنون خود قربانی تجاوز مستقیم شده است؛ نشانهای آشکار از اینکه میانجیگری مصونیت نمیآورد.
بازتاب داخلی
گزارشها حاکی از خشم گسترده مردمی در داخل قطر است؛ بسیاری حمله به قطر را نه تنها به دولت بلکه به کرامت ملی کشور خود دانستند. این خشم میتواند دوحه را وادار کند سیاستهای منطقهای خود را بازنگری کند و شاید گامهای تندتری در حمایت از قضایای عربی، بهویژه فلسطین بردارد.
خوانش استقصایی
تحلیل زمینههای حمله به قطر نشان میدهد که اسرائیل به دنبال گسترش دایره جنگ است؛ از غزه و مرزهای لبنان تا قلب خلیج فارس. هدف احتمالی، ارسال پیام هشدار به نقش میانجیگری دوحه در غزه یا کشاندن قطر به رویارویی مستقیم است. اما نتیجه برعکس شد: همبستگی گسترده مردمی در خلیج با قطر و آشکار شدن اینکه تجاوز اسرائیل دیگر محدود به یک جبهه نیست.
واکنش بینالمللی
سازمانهای حقوق بشری به بیانیههایی کمرنگ بسنده کردند و شورای امنیت نیز سکوت اختیار کرد؛ موضوعی که بار دیگر معیارهای دوگانه را نمایان ساخت. فعالان خلیجی حمله به قطر را «آزمون واقعی برای صداقت حقوق بینالملل» توصیف کردند و پرسیدند: اگر سازمان ملل برای حفاظت از یک عضو قربانی تجاوز کاری نکند، اساساً چه کارکردی دارد؟
بیتردید حمله به قطر یک رخداد گذرا نیست؛ بلکه نقطه عطفی در تاریخ معاصر خلیج فارس است که ضعف و جانبداری نظام بینالملل را آشکار ساخت. امروز دوحه بر سر دو راهی قرار گرفته است: یا از نقش منطقهای خود عقبنشینی کند یا این ضربه را به فرصتی برای تثبیت جایگاهش بهعنوان نماد مقاومت و حاکمیت بدل سازد. در هر دو حالت، حمله به قطر سندی ماندگار از عصری خواهد بود که پایتختها هدف میشوند و عدالت غایب است.