فهرست مطالب
مقامهای ایرانی اخیرا اعلام کردند که ناکامی طرح موساد در ایران را رقم زدهاند؛ طرحی که ظاهرا یک «مرکز حیاتی» در شرق کشور را هدف قرار داده بود. روایت رسمی همراه شد با نمایش سلاحهایی چون آر.پی.جی-۷ و جلیقههای انفجاری. اما در غیاب مدارک قابلتأیید، این پرسش پیش میآید: آیا واقعاً با یک دستاورد امنیتی جدی روبهرو هستیم یا صرفاً با سناریویی تبلیغاتی که هر بار در بحبوحه بحرانهای داخلی تکرار میشود؟
روایت رسمی: اعداد بدون جزئیات
رسانههای حکومتی گزارش دادند که شبکهای متشکل از هفت نفر «غیرایرانی» خنثی شد؛ شش نفر کشته و دو نفر بازداشت شدند. همچنین از کشف مواد منفجره، ابزار ارتباطی و «نقشههای تمرینی» سخن گفته شد.
اما نکته قابلتوجه این است که هیچ نامی از مرکز هدف، ملیت بازداشتشدگان یا مدارک مستقل منتشر نشد. این الگو در اغلب اعلامیههای مربوط به ناکامی طرح موساد در ایران طی سالهای گذشته تکرار شده است.
الگویی تکراری: مرور سه اعلامیه پیشین
۱. ژوئیه ۲۰۲۲: «شبکه جاسوسان موساد»
تهران گفت که «شبکهای از عوامل موساد» را متوقف کرده که قصد داشت تأسیسات صنعتی را منفجر کند. اما هیچ سند یا محاکمه علنی ارائه نشد.
۲. دسامبر ۲۰۲۰: «جلوگیری از ترور»
پس از کشته شدن محسن فخریزاده، حکومت مدعی شد که عملیات ترورهای دیگر را خنثی کرده است. شواهد همچنان نامعلوم باقی ماند.
۳. اوت ۲۰۱۸: «سلول تروریستی با حمایت اسرائیل»
وزارت اطلاعات اعلام کرد که عناصری آموزشدیده توسط موساد بازداشت شدهاند. اما هیچ مدرک تصویری یا مستند ارائه نشد.
وجه مشترک همه این موارد، استفاده تبلیغاتی از عنوان ناکامی طرح موساد در ایران بدون شفافیت لازم است.
زمانبندی؛ فراتر از یک عملیات
اعلامیه اخیر درست در شرایطی منتشر شد که:
- بحران اقتصادی شدید: تورم بالای ۴۰ درصد و سقوط ارزش ریال.
- اعتراضات پراکنده: از معلمان و بازنشستگان گرفته تا دانشجویان و مردم سیستان و بلوچستان.
- تنشهای منطقهای: اتهامهای فزاینده علیه ایران درباره تهدید کشتیرانی و حمایت از گروههای مسلح.
در چنین فضایی، طبیعی است پرسیده شود: آیا هدف اصلی از اعلام ناکامی طرح موساد در ایران تقویت تصویر نهادهای امنیتی و منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی است؟
شکافهای روایت امنیتی
۱. نبود مدارک مستقل: هیچ تصویر واقعی از صحنه یا ویدئو ارائه نشد.
۲. سرنوشت بازداشتشدگان: معمولاً خبری از محاکمه شفاف نیست و گاه صرفاً خبر اعدام منتشر میشود.
۳. پنهانکردن هویت: تنها به عبارت «غیرایرانی» بسنده میشود، بیآنکه ملیتها مشخص شوند.
۴. تکرار متون: بیشتر بیانیهها عبارات مشابهی دارند، گویی نسخهای کپیشده است.
چه کسانی سود میبرند؟
- نظام ایران: با تقویت گفتمان «دشمن خارجی» سرکوب داخلی را توجیه میکند.
- اسرائیل: بزرگنمایی نقش موساد نیز میتواند به نفع آن باشد تا چهرهای پرقدرت در منطقه نشان دهد.
- مردم ایران: بازنده اصلی، زیرا همچنان میان بحرانهای اقتصادی و امنیتی گرفتارند.
تحلیل استقصایی: سه احتمال
۱. عملیات واقعی: احتمال وجود دارد که موساد واقعاً به دنبال نفوذ باشد، چنانکه در ترور دانشمندان دیده شد.
2. بزرگنمایی تبلیغاتی: ممکن است یک حادثه کوچک رخ داده و سپس بهطور اغراقآمیز بازتاب یافته باشد.
3. سناریوی ساختگی: احتمال هم هست که اساساً ماجرا ساختهوپرداخته دستگاه تبلیغاتی باشد.
در نبود شفافیت و مدارک معتبر، هر خبر از ناکامی طرح موساد در ایران بیش از آنکه دستاورد امنیتی باشد، ابزار سیاسی جلوه میکند. تا زمانی که نظام به روایت یکجانبه بسنده کند و تحقیقات مستقل را ناممکن سازد، این پروندهها بیشتر در قالب «پروپاگاندا» دیده خواهند شد تا حقیقت.
پرسش کلیدی باقی میماند: چه زمانی جامعه ایران فرصت خواهد یافت حقیقت را فراتر از پردههای تبلیغات حکومتی دریابد؟