فهرست مطالب
در ايران که شعار «جامعه اسلامی پاک» سر میدهد، آمارها واقعیتی تکاندهنده را آشکار میکنند: سیگار در ایران هر روز بیصدا جان میگیرد. میلیونها ایرانی روزانه سیگار میکشند، در حالی که سود شرکتهای دخانیات ــ که بسیاری از آنها به نهادهای دولتی وابستهاند ــ چند برابر شده است. نتیجه روشن است: سلامت شهروندان قربانی میشود و بحران به تجارتی سودآور بدل میگردد.
آمارهایی که فاجعه را برملا میکنند
- طبق آمار وزارت بهداشت، بیش از ۱۰ میلیون نفر در ایران سیگاری فعال هستند.
- هر سال بیش از ۶۰ هزار مرگ مرتبط با سیگار ثبت میشود؛ معادل یک جنگ خاموش.
- میزان مصرف سیگار در میان جوانان (۱۵ تا ۲۴ سال) به ۲۵٪ رسیده است.
- ایرانیان سالانه حدود ۴۰ تریلیون تومان برای محصولات دخانی هزینه میکنند.
این آمارها تنها گستردگی سیگار در ایران را نشان نمیدهند، بلکه ناتوانی نظام در حفاظت از ابتداییترین حق شهروندان، یعنی حق سلامت، را برجسته میسازند. بیتوجهی به رشد مصرف و نبود سیاستهای پیشگیرانه مؤثر، ثابت میکند که سیگار در ایران به یک بحران اجتماعی و بهداشتی بدل شده است.
پیامدهای بهداشتی و اجتماعی
سیگار نه تنها آرامآرام میکشد، بلکه زمینهساز بحرانهای بزرگتر است:
- افزایش سرطان ریه و بیماریهای قلبی.
- هزینههای سنگین درمان که خانوادهها را زیر فشار خرد میکند، در نظامی که میان فقیر و غنی تفاوت قائل میشود.
- کاهش بهرهوری نیروی کار به دلیل بیماریهای مزمن.
به این ترتیب، سیگار به عاملی دیگر برای تعمیق فقر و بیماری در جامعه ایرانی بدل میشود.
تناقض نظام
در حالی که مقامات از مضرات سیگار هشدار میدهند، هیچکس جرأت ندارد از سودهای کلانی که نهادهای اقتصادی وابسته به نظام از تجارت دخانیات به دست میآورند، سخن بگوید. تناقض جایی است که خود دولت بزرگترین ذینفع فروش این سم است، سپس تمام تقصیرها را به دوش «رفتار فردی» مردم میاندازد.
مضرات سیگار در ایران تنها یک مسئله بهداشتی نیست، بلکه مسئلهای سیاسی و اجتماعی است. وقتی سلامت میلیونها نفر در گرو سود شرکتهای وابسته به حاکمیت قرار میگیرد، آشکار میشود که شهروند آخرین اولویت نظام است. در نهایت، ایرانی میان دو انتخاب تلخ مانده است: یا با سیگار واقعیت تلخ خود را فراموش کند، یا در دود سیاستهای مرگآور حکومت بهتدریج خفه شود.