فهرست مطالب
در ایرانِ امروز، دیگر پرسیدن «خوبی؟» صرفا یک تعارف نیست، بلکه تبدیل به یک آزمون وجودی شده. وقتی کسی میگوید: «زندهایم»، این پاسخ بیش از آنکه رضایت را نشان دهد، عمق زخم را فاش میکند. این کشور، که زیر بار تحریم، سرکوب، فروپاشی اقتصادی و ناامیدی مزمن قرار دارد، فشار روانی در ایران را به یک وضعیت جمعی تبدیل کرده؛ وضعیتی که کمتر کسی از آن مستثناست.
اضطراب، جمعی شده… و دارو، ممنوع
خانههای ایرانی دیگر با امید به خواب نمیروند. از تهران تا اهواز، از تبریز تا زاهدان، اضطراب در جان مردم خانه کرده. صبحها چشم باز میکنیم به نرخ دلار، به شایعهای از اعدام، یا به بیانیهای از سپاه. در یک نظرسنجی در سال ۱۴۰۲، بیش از ۶۷٪ مردم ایران اعلام کردند که «همواره در تنش هستند» و ۳۳٪ از زنان ایرانی گفتند که «غم یک احساس روزانه است». فاجعه اینجاست که برخورد رسمی با فشار روانی در ایران هنوز در قید و بند «آبرو» و «پنهانکاری» گیر کرده است.
نظام… کارخانهی ملی ناامیدی
ممنوعیت کنسرت، سانسور کتاب، کنترل پوشش زنان، بستن کافهها، پیگرد فعالان، نظامیسازی زندگی روزمره؛ اینها فقط اتفاقات نیستند، بلکه ابزارهای حسابشدهای برای تولید فشار روانیاند. حتی رسانههای رسمی حکومت، تلاش میکنند افسردگی عمومی را به عنوان «ابتلای الهی» توجیه کنند، در حالی که تمام دریچههای نفس کشیدن را بستهاند.
فشار روانی، عارضهی جانبی حکومت نیست؛ بخشی از مهندسی اجتماعی آن است. همهچیز طوری طراحی شده که شما خسته باشید، درگیر ترس یا قهر یا انتظار.
کودکان و نوجوانان… موشهای آزمایشگاهی فروپاشی
نمیتوان دربارهی فشار روانی در ایران نوشت و از کودکان نگفت. در یک مطالعه در سال ۱۴۰۲ بر دانشآموزان دوره راهنمایی، مشخص شد که از هر چهار کودک، یکی علائم افسردگی دارد، و بیش از ۳۷٪ نوجوانان به مهاجرت بهعنوان راهی برای نجات روانی فکر میکنند، نه فقط سیاسی. مدرسهها تبدیل شدهاند به میدان بازرسی اخلاقی، نه نهادهای پرورشی، و آموزش رسمی از هر نوع حمایت روانی خالیست.
آیا ما طبیعی هستیم؟
آیا طبیعیست که بیدلیل گریه کنی؟
در خواب فریاد بزنی؟
از شماره ناشناس بترسی؟
در خیابان پوششت را مدام چک کنی؟
قبل از نوشتن هر پیام واتساپ، دو بار فکر کنی؟
در ایران، بله… اینها طبیعی شدهاند.
اما حقیقت این است: هیچکدام از اینها طبیعی نیستند. فشار روانی در ایران دیگر یک بحران فردی نیست، بلکه یک مسئله ملیست. وقتی زمانی برای شادی، برای عشق، یا برای آرامش نداریم، سؤال واقعی این است: چه کسی زندگی را از ما دزدید؟
وقتی فشار روانی در ایران به سبک زندگی تبدیل میشود
در کشوری که لبخند خفه میشود و نفس زیر نظر است، نفس کشیدن خودش تبدیل به مقاومت شده. بله، ما طبیعی نیستیم. طبیعی نیستیم چون در سرزمینی زندگی میکنیم که نمیخواهد ما طبیعی باشیم. و هر روزی که با وجود همهی اینها بیدار میشویم، یعنی مقاومت کردهایم.
فشار روانی در ایران تقدیر نیست؛ نتیجه است. و هر نتیجهای، یک مسئول دارد.