فهرست مطالب
در واقعهای هولناک که افکار عمومی ایران و جهان را لرزاند، در شهر رباطکریم حادثه قتل مبینا زارع (۳۰ ساله) به دست نامزد سابقش رخ داد؛ حادثهای که بازتابی از تراژدی مکرر خشونت علیه زنان در ایران است. این پرونده نقطه شروعی است برای درک عمیقتر بحران اجتماعی ریشهدار، جایی که قتلهای خانوادگی بارها و بارها تکرار میشوند و قوانین بازدارنده و حمایتهای موثر از زنان غایباند.
جزئیات قتل مبینا زارع
طبق گزارشهای پلیس، مجتبی، نامزد سابق مبینا، وی را در داخل کارگاه خانوادگی به قتل رساند و سپس با استفاده از فرن آلومینیومی، جسد را آتش زد تا جرم را پنهان کند. این اولین حادثه از این دست نبود؛ بلکه در شرایطی رخ داد که قتل زنان به طرز چشمگیری افزایش یافته و در ماههای نخست سال هجری ۱۴۰۴، ۶۳ مورد ثبت شده است.
قتل مبینا زارع در بستر یک پدیده ملی
پرونده قتل مبینا زارع نشاندهنده ضعف قوانین محافظتی برای زنان است، زیرا قتل زنان در ایران نه یک مورد جداگانه بلکه پدیدهای گسترده است که به دلیل نبود قوانین حمایتی و بیتوجهی نظام به مشکل خشونت خانوادگی بروز کرده است. همچنین عدم جرمانگاری «تجاوز زناشویی» راه را برای نقضهای بیشتر هموار کرده است، موضوعی که گزارشهای حقوق بشری بینالمللی، از جمله گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران نیز به آن اشاره کردهاند.
فقدان حمایت و قوانین ناکارآمد
با وجود افزایش آگاهی و اعتراضات مردمی، قوانین ایران در مقابله با خشونت علیه زنان ضعیف باقی ماندهاند. دستگاه قضایی مجازاتهای بازدارندهای اعمال نمیکند و پلیس در رسیدگی به شکایات خشونت خانوادگی اغلب کوتاهی میکند، وضعیتی که زنان را در چرخه خطر مداوم نگه میدارد.
آیا امیدی به تغییر هست؟
پیامدهای قتل مبینا زارع ضرورت تصویب قوانین سختگیرانه برای حمایت از زنان، مجازات شدید مرتکبان، و ایجاد مراکز حمایت روانی و اجتماعی برای زنان در معرض خطر را به روشنی نشان میدهد. فعالان حقوق بشر همچنین خواستار فشار جامعه جهانی بر نظام ایران برای اجرای تعهدات حقوق بشری خود هستند.