هزینه زندگی مردم ایران دیگر یک مسئله اقتصادی گذرا نیست، بلکه به یک بحران وجودی واقعی تبدیل شده است که زندگی میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهد.
طبق گزارشهای مستقل، افزایش قیمت سوخت موج جدیدی از تورم را به راه انداخته است که مستقیماً بر قیمت مواد غذایی، حمل و نقل، اجاره بها و مراقبتهای بهداشتی تأثیر گذاشته و زندگی روزمره را برای فقرا و طبقات متوسط دشوارتر کرده است.
براي اطلاعات بيشتر :
بحران گوشت در ایران: افزایش قیمتها و کاهش مصرف – عواقب آن چیست؟
شهادتهای شهروندان، که توسط رسانههای مخالف گزارش شدهاند، نشان میدهد که هزینه زندگی مردم ایران به سطوحی رسیده است که دیگر با میانگین دستمزدها متناسب نیست. معلمان، کارگران و کارمندان دولت تأیید کردند که با توجه به تورم بیوقفه و سقوط قدرت خرید، حقوق آنها دیگر برای تأمین حتی اساسیترین مایحتاج زندگی کافی نیست.
دولت و اقتصاد
قابل توجه است که دولت همچنان تصمیمات اقتصادی خود را به عنوان “اصلاحات ضروری” توجیه میکند، در حالی که واقعیتها تأیید میکنند که این سیاستها فقط هزینه زندگی مردم ایران را بدون ارائه هیچ جایگزین واقعی یا شبکههای تأمین اجتماعی افزایش دادهاند. افزایش قیمت بنزین منجر به بهبود حمل و نقل عمومی نشده است؛ بلکه باعث افزایش قیمت تقریباً همه چیز شده است.
فقر یک ننگ است
در شهرهای بزرگ، فقر دیگر یک استثنا نیست. این به یک واقعیت روزمره برای هزاران خانواده تبدیل شده است که مجبور به کاهش مصرف مواد غذایی، صرف نظر کردن از مراقبتهای بهداشتی و به تعویق انداختن تحصیل فرزندانشان شدهاند. با ادامه تورم، هزینه زندگی مردم ایران بیشتر افزایش مییابد، بدون اینکه هیچ راه حلی در چشمانداز باشد.
از نظر سیاسی، این بحران دیگر از وضعیت عمومی جدا نیست. افزایش هزینه زندگی اکنون مستقیماً با مسئله مشروعیت و اعتماد بین جامعه و دولت مرتبط است. با افزایش فشارها، اعتماد از بین میرود و خشم اجتماعی شدت میگیرد.
ادامه هزينه زندگی مردم ایران به این شکل به این معنی است که میلیونها ایرانی اکنون در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار دارند. اگر راه حلها محدود به اظهارات رسمی باقی بمانند، احتمالاً بحران بدتر میشود و از یک بحران اقتصادی به یک انفجار اجتماعی اجتنابناپذیر تبدیل میشود.