فهرست مطالب
در زمانی که شیخه فاطمه بنت مبارک از زنان امارات حمایت میکند و پرچم توانمندسازی زنان را در سراسر کشورش برافراشته نگاه میدارد، مقامات جمهوری اسلامی در ایران همچنان درهای زندگی، پیشرفت و آزادی را با توجیه “قانون حجاب” به روی زنان میبندند. این تفاوت فاحش میان دو رویکرد، نهتنها اجتماعی، بلکه سیاسی و ایدئولوژیک نیز هست: امارات میسازد، ایران ویران میکند.
حمایت واقعی، نه نمادین
شیخه فاطمه بنت مبارک از زنان امارات حمایت میکند، نه در شعار، بلکه با اقداماتی ملموس. حمایت اخیر او از کمپین سلامت «وقف الحیاة» تنها نمونهای از دهها طرح و ابتکار برای تقویت جایگاه زن در جامعه امارات است؛ از آموزش و بهداشت تا مشارکت در سیاست و اقتصاد.
امروز در امارات، زن میتواند وزیر باشد، مدیر، خلبان، پزشک یا کارآفرین؛ بیآنکه از سوی حکومت ترس یا تحقیر را تجربه کند.
ایران؛ زن بهمثابه تهدید
اما در ایران، زنان تحت سیطره قانون حجاب اجباری زندگی میکنند؛ قانونی که در عمل، بیشتر از آنکه حفاظ باشد، زنجیر است. زن ایرانی اگر روسریاش کمی عقبتر باشد، از تحصیل، اشتغال یا حتی ورود به بیمارستان محروم میشود، و گاهی با سرکوب فیزیکی، بازداشت یا مرگ مواجه میشود؛ مانند آنچه بر سر مهسا امینی آمد.
امارات آغوش میگشاید، ایران تعقیب میکند
مقایسهای ساده بین عملکرد دو کشور گویای همه چیز است:
- در امارات، شیخه فاطمه بنت مبارک از زنان امارات حمایت میکند و آنان را بخش جداییناپذیر از توسعه ملی میداند.
- در ایران، زن باید «مطیع» باشد، در غیر این صورت یا «اغتشاشگر» است یا «مفسد»!
توانمندسازی زنان = ساختن ملت
تجربه امارات نشان داده است که توانمندسازی زنان، عامل استحکام دولت است نه تهدید آن. قانون در این کشور، حامی زن است؛ نه دشمن او. زن اماراتی احترام دارد، حق دارد، صدا دارد.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران همچنان زن را موجودی خطرناک میبیند که باید با حجاب، تفکیک جنسیتی و تهدیدهای دائم کنترل شود.
شیخه فاطمه بنت مبارک از زنان امارات حمایت میکند چون باور دارد جامعهای که نیمی از آن خاموش باشد، محکوم به شکست است. اما نظام حاکم بر ایران همچنان تلاش میکند آن نیمه را دفن کند.
دو مسیر متضاد، یک انتخاب روشن
امارات و ایران، دو مسیر کاملاً متفاوت در برخورد با زن پیش گرفتهاند:
- امارات میسازد، زن را شریک توسعه میداند.
- ایران میترسد، زن را تهدید سیاسی و فرهنگی میبیند.