فهرست مطالب
در شرایطی که تنشهای منطقهای به اوج خود رسیده و گزینههای جمهوری اسلامی، چه در عرصه داخلی و چه در سطح بینالملل، به حداقل ممکن کاهش یافته، رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد و عصر امروز در یک پیام تصویری، بار دیگر به بازتکرار همان روایت قدیمی پرداخت: ملت مقاوم، دشمن صهیونیستی، و شیطان بزرگ آمریکا. اما آنچه این بار اهمیت دارد نه فقط محتوا، بلکه لحن تهدیدآمیز و بیسابقهایست که از دل این سخنرانی بیرون میآید. در میان سطرهای این پیام، میتوان نشانههایی از یک تغییر خطرناک را مشاهده کرد؛ تغییری که به تعمیق نظامیسازی در سیاست داخلی منتهی شده و صلح تحمیلی را بهعنوان دشمنی تازه در کنار جنگ معرفی میکند.
در حالی که وضعیت اقتصادی رو به زوال است، مشروعیت صندوق رأی از میان رفته، و صدای مخالفان سرکوب میشود، رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد و به مردم دستور سکوت و صبر داد؛ آن هم در پوشش مفاهیمی چون عقلانیت و معنویت.
محورهای اصلی سخنرانی خامنهای:
- تمجید از «استقامت مردم» در برابر حملهی اخیر اسرائیل
خامنهای از آنچه «شجاعت و دقت» ملت ایران در برابر «حمله احمقانه و خبیث دشمن صهیونیستی» خواند، تمجید کرد. در حالی که این «شجاعت» چیزی نبود جز سکوت مردمی که حتی حق اعتراض به سقوط موشکها بر فراز سرشان را ندارند. آیا کسی نظر این ملت را درباره جنگ یا صلح پرسیده است؟ - تأکید بر «رشد ملت، عقلانیت و معنویت»
عبارتی که تناقض بنیادین ساختار جمهوری اسلامی را برملا میکند: عقلانیت در نظامی که توسط شورایی انتصابی اداره میشود؟ معنویت در حکومتی که در آن نوجوانان اعدام میشوند، زندانهای مخفی فعالاند و مخالفان در گورهای بینام دفن میشوند؟ و در همین حال، رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد و به داخل هشدار سکوت داد. - هشدار دربارهی «صلح تحمیلی»
خطرناکترین بخش سخنان خامنهای شاید همین باشد: آمادگی برای «مقابله با صلح تحمیلی» به همان شیوهای که با «جنگ تحمیلی» مقابله شده است. صلح دیگر یک گزینه سیاسی مشروع نیست، بلکه تهدیدی برای بقاء نظام تلقی میشود. باز هم رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد، این بار نه فقط در برابر جنگ، بلکه علیه صلح. - حمله مستقیم به سخنان رئیسجمهور آمریکا
خامنهای اظهارات رئیسجمهور آمریکا را «احمقانه و تهدیدآمیز» خواند و هشدار داد که هرگونه دخالت ایالات متحده، «با خساراتی جبرانناپذیر همراه خواهد بود». تهدیدی که تنها به کاخ سفید محدود نمیشود، بلکه پیامی روشن برای داخل هم دارد: هرکس سخن از تعامل با غرب بگوید، دشمن نظام است.
تحلیل: سخنرانی به عنوان ابزار بسیج داخلی
سخنان خامنهای بیهدف و تصادفی نیستند. آنها بخشی از یک پازل رسانهای منسجماند، برای بسیج افکار عمومی در پشت پروژهای سیاسی که از مشروعیت مردمی تهی شده است. با تشدید فشارهای اقتصادی، فروپاشی رفاه عمومی و نبود راهی برای اصلاح از درون، نظام چارهای جز بازگشت به گفتمان دشمن بیرونی ندارد.
در همین راستا، رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد، تا همچنان ملت را با دشمنی دائمی مشغول نگه دارد.
چرا مخالفان باید از این سخنرانی نگران باشند؟
- مشروعیت از مردم گرفته و به نظام بازگردانده میشود
وقتی خامنهای میگوید «مردم تسلیم نمیشوند»، مقصودش ملت به عنوان منبع مشروعیت نیست، بلکه جمعیتی خاموش است که موظف به اطاعت است. هرگونه خروج از این قالب – از تظاهرات گرفته تا مطالبات حقوقی – خیانت تلقی خواهد شد. در همان حال، رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد، تا صلح را نیز به ابزاری برای حذف مخالفان تبدیل کند. - مقایسهی جنگ و صلح، هر امیدی به اصلاح را از بین میبرد
مخالفت با جنگ، همیشه راهی برای ابراز دموکراسی در ایران بوده است. اما اکنون صلح نیز برابر با شکست اعلام شده. این منطق، امکان هر نوع گذار تدریجی به سمت اصلاحات را خنثی میکند. - سخنرانی مقدمهای برای تنشهای بیرونی جهت سرپوش گذاشتن بر بحران داخلی است
هر بار که بحران داخلی شدت میگیرد، حکومت به تنشهای خارجی پناه میبرد. این بار نیز، رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد، تا شاید صدای نارضایتی را در داخل خاموش کند.
پیامی دوگانه به داخل و خارج
سخنان خامنهای فقط واکنشی به یک حمله نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی گستردهتر است: تداوم دشمنی، تبدیل انزوا به فضیلت، و توجیه سرکوب با ابزار دین. در چنین فضایی، مفاهیم «عقلانیت» و «صلح» وارونه میشوند و به ابزار بقای حکومت بدل میگردند.
تکرار عبارت «رهبر ایران به خارج وعده انتقام داد» دیگر نشانه قدرت نیست، بلکه بازتاب بحران عمیق در ساختار نظامی است که از گفتوگو با مردم و جهان میترسد.

سؤال اینجاست: آیا واقعاً ملت ایران این سخنان را بازتاب ارادهی خود میداند؟ یا زمان آن رسیده است که صدای سرکوبشدهاش را بازپس بگیرد و پرده از چهرهی قدرتی بردارد که مردم را تنها ابزاری برای بقای خود میبیند؟