فهرست مطالب
هیچکس باور نمیکرد که عروسکهای مرتضی و مرضیه دو اسباببازی کوچک ضد استرس روزی به تهدیدی برای نظامی تبدیل شوند که از سایهی خودش هم میترسد.
ماجرا از جایی شروع شد که طراح جوانی دو عروسک ضد استرس به شکل گوریل و خوک کوچک ساخت و برایشان نام «مرتضی» و «مرضیه» را انتخاب کرد. اما در ایران، انتخاب نام میتواند به اندازهی یک پروندهی امنیتی خطرناک باشد. خیلی زود موجی از خشم مذهبی به راه افتاد؛ روحانیون گفتند که استفاده از این نامها «توهین به مقدسات» است، چون «مرتضی» لقب امام علی و «مرضیه» لقب حضرت فاطمه است.
از بازی تا جرم
در کمتر از چند ساعت، عروسکهای مرتضی و مرضیه در شبکههای اجتماعی ترند شدند؛ عدهای به تمسخر نظام پرداختند و عدهای دیگر آن را بیاحترامی دانستند. اما دستگاه قضایی، بهجای خندیدن، اعلام کرد این موضوع «تهدیدی برای امنیت فرهنگی» است.
دادستان تهران دستور بازداشت طراحان و جمعآوری عروسکها از بازار را صادر کرد. هرکسی که در طراحی، توزیع یا تبلیغ عروسکهای مرتضی و مرضیه نقش داشت، تحت تعقیب قرار گرفت. دو جوان تنها به جرم گذاشتن اسم انسان روی یک عروسک، اکنون پشت میلهها هستند.
در حکومتی که از کلمات میترسد، حتی عروسکهای مرتضی و مرضیه هم تبدیل به پرونده امنیتی میشوند.
وقتی دین ابزار سانسور میشود
این ماجرا عمق بحران آزادی در ایران را برملا کرد. نظامی که باید با فقر و فساد مبارزه کند، وقت خود را صرف «تأدیب عروسکها» میکند. در حالی که مسئولان فاسد آزادانه ثروت مردم را میبلعند، طراحان و هنرمندان به جرم شوخی یا خلاقیت راهی زندان میشوند.
جامعه نیز دوپاره شد: گروهی با شوخطبعی از عروسکهای مرتضی و مرضیه بهعنوان نماد اعتراض استفاده کردند، و گروهی دیگر، با نام دفاع از مقدسات، از بازداشت حمایت کردند.
اما پرسش این است: آیا دیگر چیزی باقی مانده که خط قرمز نباشد؟
در کشوری که خواندن، رقصیدن یا ساختن عروسک جرم محسوب میشود، آزادی مفهومی لوکس است؛ حتی در کارخانههای اسباببازی.
عروسکهایی که حرف زدند
نظام ایران شاید موفق شد عروسکهای مرتضی و مرضیه را از قفسهها جمع کند، اما نتوانست صدایشان را خاموش کند. حالا هر تصویری از آنها در شبکههای اجتماعی پیام روشنی دارد:
«اگر از یک عروسک میترسید، یعنی خودتان میدانید چقدر ضعیف هستید.»
این فقط داستان دو عروسک نیست؛ بازتاب کشوری است که از هر نماد کوچکی هراس دارد، چون بر نمادهای بزرگتر دیگر تسلطی ندارد.
عروسکهای مرتضی و مرضیه را در زندان نگه داشتند، اما در ذهن مردم آزاد شدند.