فهرست مطالب
راه طبابت در ایران هیچگاه آسان نبوده است، بهویژه با شرایط سیاسی و اجتماعی که بسیاری از نخبگان را به مهاجرت واداشته است. در میان آنها، نامهای درخشانی از جراحان تبعیدی ایرانی دیده میشود که در معتبرترین بیمارستانهای جهان اثر گذاشتهاند، در حالیکه نبودشان برای بخش درمانی داخل کشور خسارت بزرگی محسوب میشود.
مجید سمرقندی؛ پیشگام پیوند کبد
دکتر مجید سمرقندی یکی از مشهورترین جراحان تبعیدی ایرانی است. پس از ترک ایران، در ایالات متحده ساکن شد و به یکی از مهمترین متخصصان پیوند کبد تبدیل گردید. او با تجربه طولانی خود جان صدها بیمار را نجات داده و مکتبهای علمی تازهای در رشته خود بنیان گذاشته است.
کیا نجمآبادی؛ قلبی تپنده در کانادا
از دیگر نامهای درخشان میتوان به دکتر کیا نجمآبادی اشاره کرد که در رشته جراحی قلب تخصص یافته و در کانادا موفقیتهای گستردهای بهدست آورده است. با وجود فاصله از میهن، همچنان بهعنوان یکی از جراحان تبعیدی ایرانی شناخته میشود که دانش و تجربه خود را به نسلهای تازه پزشکان منتقل کرده است.
آرش مهران؛ تجربه در جراحی مغز و اعصاب
در آلمان، نام دکتر آرش مهران بهعنوان یکی از جراحان برجسته مغز و اعصاب میدرخشد. مسیر علمی او از تهران آغاز شد و در اروپا ادامه یافت، جایی که اکنون در بیمارستانهای پیشرفته فعالیت دارد و بهعنوان یکی از برجستهترین جراحان تبعیدی ایرانی در این حوزه شناخته میشود.
علیرضا صادقی؛ جراحی زیبایی و ترمیمی در بریتانیا
دکتر علیرضا صادقی در رشته جراحی زیبایی و ترمیمی پس از سوختگی شهرت یافته است. او پس از ترک ایران، جایگاه مهمی در بریتانیا بهدست آورد و اکنون بیماران بسیاری از سراسر جهان برای درمان به او مراجعه میکنند.
فرار مغزها و زیان برای داخل کشور
مهاجرت این جراحان تنها داستانی فردی نیست، بلکه بازتابی از آنچه «فرار مغزها» نامیده میشود، است. بر اساس گزارشهای رسمی، سالانه بیش از ۱۵۰ هزار متخصص و تحصیلکرده ایرانی کشور را ترک میکنند و بخش قابل توجهی از آنها پزشکان و جراحان هستند. آمارها نشان میدهد که طی دهه اخیر حدود ۳۰ درصد از فارغالتحصیلان پزشکی ایران برای ادامه کار یا تحصیل به خارج مهاجرت کردهاند. در حالی که ایران به ازای هر ۱۰ هزار نفر تنها ۱۱ پزشک فعال دارد (کمتر از میانگین جهانی که ۱۸ پزشک است)، حضور جراحان تبعیدی ایرانی در بیمارستانهای اروپا و آمریکا نشاندهنده شکاف عمیق میان ظرفیتهای داخلی و شرایط مطلوب جهانی است. همین مسئله بحران نظام سلامت در ایران را تشدید کرده و موجب طولانی شدن صفهای انتظار برای عملهای جراحی حیاتی شده است.
سرگذشت جراحان تبعیدی ایرانی تصویری دوگانه را نشان میدهد: موفقیت فردی در سطح جهانی و زیان ملی بزرگ. این داستانها یادآور آن است که علم نیازمند محیطی آزاد برای شکوفایی است و فشار سیاسی میتواند ملتها را از بهترین سرمایههای انسانیشان محروم کند.