فهرست مطالب
در صحنهای تازه از تشدید سرکوب در تهران، خبر بازداشت دانشجویان خارجی در ایران در صدر رسانههای حقوق بشری و آموزشی قرار گرفته است. دهها دانشجو از ملیتهای عربی، آسیایی و اروپایی ناگهان در بازداشتگاههای امنیتی قرار گرفتند؛ با اتهاماتی نظیر “جاسوسی” و “ارتباط با نهادهای بیگانه” — همان اتهاماتی که رژیم ایران سالهاست از آن بهعنوان ابزاری برای خاموش کردن هر صدای مستقل استفاده میکند.
دانشگاهها به پادگانهای امنیتی تبدیل شدند
از ابتدای مهرماه ۱۴۰۴، موج تازهای از بازداشتها در دانشگاههای بزرگی چون صنعتی شریف، تهران و فردوسی مشهد آغاز شد.
به گزارش منابع حقوق بشری، حدود ۳۵ دانشجوی خارجی در شرایطی نامشخص بازداشت شدهاند؛ از جمله دانشجویانی از لبنان، افغانستان و عراق.
مقامهای رسمی این بازداشتها را “اقدامی پیشگیرانه برای حفظ امنیت ملی” توصیف کردهاند، اما سازمانهای آموزشی آن را نقض آشکار آزادی علمی دانستهاند.
اکنون، دانشگاه ایرانی نه مکانی برای علم، بلکه صحنهای برای سکوت و ترس است.
اتهامات تکراری و دادگاههای بیعدالت
در تمامی موارد بازداشت دانشجویان خارجی در ایران، اتهام اصلی “همکاری با نهادهای جاسوسی” عنوان شده است.
با وجود نبود هیچ مدرک مستندی، برخی از دانشجویان در رسانههای دولتی بهعنوان “مجرم” معرفی شدند، پیش از آنکه حتی محاکمه شوند.
گزارشهایی از داخل زندانها حاکی است که بازجوییها در اتاقهای بسته و بدون حضور وکیل انجام میشود و برخی دانشجویان تحت فشار روانی و تهدید به اخراج اجباری یا حتی اعدام قرار گرفتهاند.
درد خانوادهها و سکوت سفارتها
در حاشیه شهرهای کرج و اصفهان، خانوادههای این دانشجویان هر روز با ترس و بیخبری زندگی میکنند.
هیچ تماس تلفنی، هیچ ملاقات رسمی و هیچ اطلاعی از محل نگهداری آنان وجود ندارد.
یکی از مادران به سازمان عفو بینالملل گفته است: «پسرم برای یادگیری ادبیات فارسی آمده بود، نه سیاست. چرا با او مثل دشمن رفتار میکنند؟»
با وجود درخواستهای مکرر، واکنش سفارتخانههای کشورهای مربوطه محدود و بیاثر بوده است.
دانشگاههای خارجی و سکوت شرمآور
در حالی که برخی دانشگاههای خارجی با ایران برنامههای مشترک علمی دارند، هیچیک حاضر به محکوم کردن رسمی بازداشتها نشدهاند.
ترس از قطع همکاریهای اقتصادی و فرهنگی باعث شده است تا این دانشگاهها در برابر بیعدالتی سکوت کنند.
اما این سکوت، پرسشهای جدی درباره مسئولیت اخلاقی آنان در قبال دانشجویان بازداشتشده ایجاد کرده است.
از زمان اعتراضات “زن، زندگی، آزادی”، رژیم ایران بهخوبی میداند که دانشگاهها مرکز تفکر و اعتراض هستند.
اکنون، با شعار “صیانت از فرهنگ ملی”، دستگاههای امنیتی از دانشگاه بهعنوان ابزار کنترل و سرکوب استفاده میکنند.
این سیاست باعث شده که بازداشت دانشجویان خارجی در ایران نه یک استثناء، بلکه بخشی از ساختار امنیتی کشور باشد.
واکنش بینالمللی کمرنگ
بهجز بیانیهای از سوی “دیدبان حقوق بشر” که در آن بازداشتها را “غیرقانونی و خودسرانه” خوانده است، واکنش مؤثری از سوی جامعه جهانی دیده نمیشود.
در حالی که خطر قطع روابط علمی و فرهنگی با ایران رو به افزایش است، ادامه بازداشت دانشجویان خارجی در ایران میتواند چهره ایران را در عرصه دانشگاهی جهانی بهشدت تخریب کند.
امروز بیش از سه میلیون دانشجو در دانشگاههای ایران با ترس و فشار روانی زندگی میکنند، در حالی که جهان تنها نظارهگر است.