فهرست مطالب
در ایران امروز، واژهی «امید» بیش از هر زمان دیگری رنگ باخته است. خیابانها پر از چهرههای خسته، جوانان بیانگیزه و خانوادههایی است که زیر بار گرانی، فساد و فشارهای روانی خم شدهاند. گزارشهای رسمی نیز تأیید میکند که افسردگی در ایران 1404 به بالاترین سطح خود در دو دهه اخیر رسیده است.
بحران خاموش روان جامعه
بحران روانی در ایران نه ناگهانی، بلکه نتیجهی سالها بیثباتی، تبعیض و سانسور است. نسل جوان که باید موتور محرک آینده کشور باشد، با بیکاری، نبود آزادی و بیاعتمادی نسبت به آینده دست و پنجه نرم میکند. در حالی که رسانههای دولتی از “شادکامی اجتماعی” سخن میگویند، واقعیت خیابانها چیز دیگری است: موجی از بیحوصلگی، اضطراب و انزوا که به تدریج جامعه را فلج کرده است.
افسردگی در ایران 1404 فقط یک مشکل فردی نیست؛ بلکه بحرانی اجتماعی است که سیاست، اقتصاد و فرهنگ را تحت تأثیر قرار داده است.
سیاستی که امید را میکشد
بسیاری از روانشناسان مستقل معتقدند که سیاستهای سرکوبگرانهی حکومت، یکی از عوامل اصلی گسترش افسردگی در میان مردم است. ترس از بیان نظر، ناامنی اقتصادی و فضای بسته رسانهای، همه دست به دست هم دادهاند تا احساس “بیقدرتی” در مردم نهادینه شود.
جوانی که هیچ افق روشنی برای آینده نمیبیند، ناچار است یا مهاجرت کند یا به دنیای مجازی پناه ببرد. این وضعیت نه فقط آسیب روانی، بلکه فروپاشی اجتماعی به همراه دارد.
اقتصاد افسرده، مردم افسردهتر
تورم بیسابقه، کاهش ارزش ریال و گرانی روزافزون مسکن و مواد غذایی، فشار روانی گستردهای بر مردم وارد کرده است. در گزارشهای اخیر وزارت بهداشت نیز آمده که در سال گذشته، مصرف داروهای ضدافسردگی بیش از ۴۰ درصد افزایش یافته است — آماری که نشان میدهد افسردگی در ایران 1404 دیگر یک زنگ خطر نیست، بلکه واقعیتی تلخ است.
رسانهها و سانسور احساس
در حالی که رسانههای رسمی سعی دارند از “شادمانی ملی” حرف بزنند، پدیدهی خودکشی در شهرهای کوچک و بزرگ ایران در حال افزایش است. بسیاری از مردم، بهویژه در مناطق محروم، احساس میکنند صدایشان شنیده نمیشود. حکومت نهتنها برای درمان روانی مردم برنامهای ندارد، بلکه حتی اجازه گفتوگو درباره افسردگی را در برخی رسانهها محدود کرده است.
امید از دسترفته؛ راهی برای بازگشت؟
کارشناسان مستقل معتقدند تنها راه مقابله با افسردگی در ایران 1404، بازگرداندن اعتماد عمومی و آزادی اجتماعی است. تا زمانی که مردم احساس کنند در تصمیمگیریهای کشور نقشی ندارند، هیچ دارویی نمیتواند این زخم را درمان کند.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازسازی روانی و اجتماعی است — بازسازیای که از صداقت، شفافیت و آزادی آغاز میشود، نه از شعارهای حکومتی.