فهرست مطالب
در کشوری که نفت و گاز صادر میکند و به پروژههای هستهای خود میبالد، پنج استان ایران در لبه فقر و نابودی ایستادهاند. نه خبری از عدالت است و نه اثری از وعدههای انقلاب. این گزارش تحقیقی نشان میدهد چگونه استانهای محروم در ایران به نماد شکست اقتصادی و بیتوجهی سیاسی-اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند.
پنج استان بیش از همه آسیبدیده:
- سیستان و بلوچستان
- خوزستان
- کردستان
- لرستان
- هرمزگان
۱. سیستان و بلوچستان — فقیرترین استان با موقعیت ژئوپلیتیکی استراتژیک
- بیش از ۷۰٪ جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند (مرکز آمار ایران، ۱۴۰۳).
- بالاترین نرخ بیسوادی: ۲۵٪ زنان و ۱۸٪ مردان.
- زیرساختهای بهداشتی تقریبا وجود ندارند؛ بالاترین نرخ مرگومیر نوزادان در کشور.
دلایل:
- تبعیض مذهبی سیستماتیک علیه بلوچهای سنیمذهب.
- عدم سرمایهگذاری دولتی.
- بیکاری گسترده ناشی از محرومیت تاریخی.
در زمان شاه، زاهدان بهعنوان یکی از مناطق مرزی، پروژههای توسعهای خاصی دریافت میکرد و تلاشهایی برای بهبود زیرساختها انجام میشد. اما امروز، این شهر در قلب یکی از استانهای محروم در ایران، به مرکز قاچاق سوخت، بیکاری گسترده و فقر ساختاری تبدیل شده است؛ نمادی آشکار از سقوط برنامهریزی توسعهای و بیتوجهی حکومت به مناطق مرزی.
۲. خوزستان — سرزمین نفت و بیعدالتی
- بیش از ۸۰٪ نفت ایران از این استان استخراج میشود.
- با این حال، بیش از ۵۰٪ مردم در مناطق فقیرنشین زندگی میکنند و آب آشامیدنی آلوده دارند.
- نرخ بیکاری بین جوانان عرب بیش از ۳۵٪ (وزارت کار، ۱۴۰۲).
دلایل:
- تبعیض نژادی علیه عربهای اهوازی.
- بیتوجهی به زیرساختها، خصوصا در سیلابهای ۱۳۹۸.
- استخراج ثروت بدون بازتوزیع عادلانه.
یکی از شیوخ عرب اهواز: «لولههای نفت از بالای خانههای ما رد میشوند، ولی توان خرید یک لیتر بنزین را نداریم.»
۳. کردستان — حاشیهی همیشه خشمگین
- بالاترین نرخ خودکشی زنان در کشور (گزارش «حقوق بشر کردستان»، ۱۴۰۳).
- بیکاری بالای ۴۵٪.
- فقدان مشارکت در مدیریت محلی یا سرمایهگذاری مؤثر.
دلایل:
- نگاه امنیتی حاکمیت به کردها.
- محدودیت در آزادیهای فرهنگی و سیاسی.
- نبود حمایتهای کشاورزی و صنعتی.
در زمان شاه، شهرهایی مانند سنندج رونق صنعتی نسبی داشتند. امروز به «بمب اجتماعی» تبدیل شدهاند.
۴. لرستان — میان کوههای فقر و وعدههای فراموششده
- دومین نرخ بیکاری کشور، بهویژه میان فارغالتحصیلان.
- نبود صنایع بزرگ با وجود موقعیت استراتژیک.
- مهاجرت گسترده به تهران و مشهد.
دلایل:
- محرومیت در جذب سرمایه.
- نبود نمایندگان مؤثر در سطوح تصمیمگیری.
- تخریب زیرساختهای کشاورزی به دلیل سیاستهای ریاضتی.
خرمآباد از شهری نویدبخش، به «پایتخت بیکاری غرب ایران» تبدیل شده است.
۵. هرمزگان — بهشت ساحلی که اعدام اقتصادی شد
- با وجود بندرعباس و بنادر کلیدی، بیش از ۵۰٪ مردم در فقر هستند.
- تنها ۳۰٪ از مردم جزایر به آب سالم روزانه دسترسی دارند.
- موج مهاجرت بهدلیل بیعدالتی اقتصادی.
دلایل:
- تمرکز حکومت بر استخراج بدون توسعه اجتماعی.
- نادیده گرفتن اقلیتهای سنی.
- بیتوجهی به ظرفیتهای گردشگری و طبیعی.
ابعاد مذهبی مسئله
بررسی دقیق ترکیب جمعیتی استانهای محروم در ایران نشان میدهد که بسیاری از آنها، مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان و هرمزگان، دارای اکثریت سنیمذهب یا اقلیتهای قومی هستند. این همپوشانی میان فقر ساختاری و ترکیب مذهبی-قومیتی نشان میدهد که تبعیض مذهبی سازمانیافته نهتنها یک واقعیت تاریخی، بلکه یکی از عوامل مؤثر در تداوم عقبماندگی این مناطق است. بیتوجهی نهادهای مرکزی به نیازهای اقتصادی و فرهنگی این استانها، موجب تعمیق شکافهای اجتماعی و تقویت احساس طردشدگی در میان ساکنان شده است.
پیامدهای ویرانگر بیتوجهی
- افزایش مهاجرت داخلی به شهرهای بزرگ.
- بالا رفتن نرخ خودکشی، جرم و طلاق.
- تبدیل مناطق مرزی به مراکز قاچاق بهدلیل فروپاشی اقتصاد محلی.
مقایسه با دوره پهلوی
با وجود نقدهای بسیار به نظام شاهنشاهی، برخی از این استانها در آن دوره:
- شاهد آغاز پروژههای صنعتی بودند.
- از حمایتهای کشاورزی دولتی برخوردار بودند.
- توسعه زیرساختی در خوزستان و کردستان مشهود بود.
امروز، پس از ۴۶ سال از انقلاب، شرایط بهشدت وخیمتر شده و استانهای محروم در ایران به نماد شکست نظام در تحقق عدالت تبدیل شدهاند.
استانهای محروم در ایران دیگر فقط نقطهای بر روی نقشه نیستند؛ بلکه آینهای هستند از سیاست «تبعیض توسعهای». نظام جمهوری اسلامی با بیتوجهی به این مناطق، نهتنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه زمینه انفجارهای اجتماعی آینده را فراهم کرده است.