فهرست مطالب
در سالهای اخیر، کافههای مستقل در ایران بیش از مکانهای صرف قهوه و نشست شدهاند؛ آنها به فضاهای فرهنگی مقاومت و جایگزینی تبدیل شدهاند که ایرانیان را از سنگینی سانسور رسمی و هیاهوی تبلیغات حکومتی رها میکنند. این تحول چشمگیر، این کافهها را به یکی از مهمترین مظاهر ابراز غیررسمی در شهرها بهویژه تهران، اصفهان و رشت بدل کرده است. اما حضور آنها هرگز بیخطر نبوده، چون کافههای مستقل در ایران همواره زیر سایه وزارت ارشاد و هیئتهای امر به معروف قرار دارند.
بخوانيد:
بهترین ۳ غذا از غذاهایی که قد را بلند میكنند بهطور طبیعی
فضایی برای فرار… و جایی برای فکر کردن
اصل بنیادی که کافههای مستقل در ایران را پدیدهای برجسته ساخته این است که معمولاً خارج از چارچوبهای دولتی یا اتحادیههای حکومتی اداره میشوند. این امر به آنها انعطاف میبخشد و اجازه میدهد که مراجعانشان نفسی هرچند کوتاه از آزادی بکشند.
دانشجویان دانشگاهها برای بحث درباره کتابهای ممنوعه گرد هم میآیند، شاعران جوان متنهایی میخوانند که اجازه انتشار ندارند و عکاسان و هنرمندان آثاری ارائه میدهند که سالنهای رسمی نمایش آنها را نمیپذیرند.
کافهای مانند «حافظخانه» در شیراز – قبل از بسته شدن توسط اداره فرهنگ – جلسات هفتگی خوانش کتابهای سیاسی و فلسفی برگزار میکرد و نمونهای زنده از قدرت کافهها در ایفای نقش فرهنگی معارض بود.
کافهها بهعنوان شبکههای جایگزین تبادل افکار
با وجود نقش اساسی اینترنت در گسترش مباحث سیاسی، کافههای مستقل در ایران چیزی ارائه میدهند که در جامعه گم شده است: ملاقات واقعی رو در رو.
در این فضاها، بحثهایی پیرامون هنر، سانسور، سینما، وضعیت زنان و اعتراضات شکل میگیرد… موضوعاتی که گردش آزاد آنها در اماکن عمومی جرم محسوب میشود.
کافه «رنگ» در تهران – معروف به جلسات هفتگی هنرمندان – نمونهای بارز از توانایی کافهها در ایجاد شبکهای کوچک از روشنفکران مستقل است که خط رسمی را نمیپذیرند و همواره هدف بازدیدهای بازرسان بودهاند.
نگرانی حکومت… چرا از یک میز و فنجان قهوه هراس دارند؟
سؤال سادهای است اما بسیار سیاسی: چرا حکومت از کافههای مستقل در ایران نگران است؟
پاسخ در دو نکته است:
۱. نبود کنترل
کافههای مستقل طبق روایت رسمی عمل نمیکنند و رویدادهای دولتی را برگزار نمیکنند. این به خودی خود تهدیدی نمادین است.
۲. گردهماییهای غیرقابل پیشبینی
هر تجمع فرهنگی میتواند به بحث سیاسی بدل شود و هر بحث سیاسی ممکن است به موضعگیری معارض تبدیل شود. چیزی که دستگاههای امنیتی از آن میترسند.
در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دهها کافه در تهران و مشهد با اتهامهایی مانند «عدم رعایت ارزشهای اسلامی» یا «برگزاری رویدادهای غیرمجاز» بسته شدهاند، که همه این اتهامات ابزاری برای خاموش کردن فعالیت فرهنگی آزاد بودهاند.
با وجود ممنوعیتها… کافهها پناهگاه فرهنگی باقی میمانند
با وجود فشارهای پیدرپی، کافههای مستقل در ایران هنوز یکی از مهمترین جیبهای فرهنگی مقاومتاند.
از گوشهای که عکس هنرمندان ممنوعالتصویر در آن آویزان است، تا جلسه مخفی خوانش رمانی ممنوع، تا بحثهای داغ درباره سینما و اعتراضات…
همه اینها کافهها را به فضایی فرهنگی تبدیل کرده که حکومت توان کنترل کامل آن را ندارد.
حتی کافههایی که بسته شدهاند، مثل «نیمکت» در رشت یا «آزاداندیش» در تهران، هنوز در میان جوانان بهعنوان مکانهایی که آگاهی سیاسی آرام اما مؤثری را شکل دادهاند، یاد میشوند.