فهرست مطالب
زلزله بندرعباس که صبح دهم آذر ۱۴۰۴ رخ داد، بخش جدیدی از یک سلسله لرزههای طولانی است که هرمزگان را درنوردیده است، بدون اینکه مقامات هیچ اقدام واقعی برای محافظت از مردم انجام دهند. این زلزله که 4.4 ریشتر قدرت داشت و در عمق 10 کیلومتری رخ داد،
بحث پیرامون زیرساختهای ضعیف و سیستم واکنش به بلایای طبیعی که به جای عمل، به اظهارات متکی است را دوباره مطرح کرده است.
زلزلهای جدید… و بحرانی قدیمی
این بار، زلزله بندرعباس منطقه فین را لرزاند. اگرچه منابع رسمی هنوز خسارات قابل توجهی را اعلام نکردهاند، اما تجربیات مکرر نشان میدهد که خسارات بلافاصله ظاهر نمیشوند، به ویژه در مناطق محروم که اغلب فاقد پوشش رسانهای و بازرسیهای مهندسی کامل هستند. با هر لرزش، ساکنان همان اضطراب را احساس میکنند: چگونه یک شهر ساحلی بزرگ میتواند بدون یک طرح اضطراری واقعی باقی بماند؟
بحران زیرساختهای انباشته شده
مشکل نه تنها در قدرت زلزله، بلکه در ضعف پایهها نیز نهفته است. بیشتر ساختمانها در هرمزگان، به ویژه در حومه شهرها، حتی برای مقاومت در برابر زلزلههای متوسط نیز طراحی نشدهاند. این موضوع، نقطه عطف نگرانی پیرامون زلزله بندرعباس است؛ این موضوع، فقدان استانداردهای مهندسی مدرن و غفلت دیرینه از مقاومت در برابر زلزله را آشکار میکند. این بحران در درجه اول مربوط به توسعه زیرساختها است، نه بلایای طبیعی.
عدم آمادگی دولت
هر بار که زلزلهای مانند زلزله بندرعباس رخ میدهد، نهادهای رسمی همین عبارت را تکرار میکنند: “تیمهای ارزیابی در محل حضور دارند.” اما ارزیابی پس از زلزله چه فایدهای دارد؟ ساکنان میخواهند قبل از وقوع فاجعه، برنامهای در دست اجرا باشد: پناهگاههای مجهز، آموزشهای اجتماعی، برنامههای تخلیه و بیمارستانهای تقویتشده. فقدان این اقدامات، هر زلزلهای – صرف نظر از بزرگی آن – را به تهدیدی مستقیم برای جان مردم تبدیل میکند.
مطالعه بيشتر : زلزله صالح آباد ایلام… سهل انگاری مسئولین در غرب ایران
زلزله بندرعباس فقط یک رویداد طبیعی نیست؛ بلکه یک هشدار سیاسی و اجتماعی علیه سهلانگاری مداوم است. اگر دولت برای تقویت زیرساختها و اجرای استانداردهای مقاومت در برابر زلزله اقدامی نکند، دیگر سوال این نخواهد بود که “زلزله بعدی چه زمانی رخ خواهد داد؟”، بلکه سوال این خواهد بود که “به دلیل این عدم آمادگی، چند نفر جان خود را از دست خواهند داد؟”