فهرست مطالب
در زمانی که داخل ایران زیر فشار بیسابقه اقتصادی میجوشد و حکومت بهدنبال هر دریچهای برای نفس کشیدن است، زهرا بهروزآذر، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، با طرح پیشنهادی تازه برای تقویت روابط ایران و ترکیه در مراسم سفارت ترکیه در تهران، تلاش کرد تصویری از قدرت و ثبات ارائه دهد.
اما حقیقت این است که این حرکت بیش از آنکه نشانه اعتماد به نفس باشد، نمادی از اضطراب یک نظام گرفتار در بحرانهای داخلی و بینالمللی است.
حرکت جدید تهران: هماهنگی راهبردی یا تلاش برای فرار؟
بهروزآذر در سخنان خود از ظرفیت دو کشور برای «ترسیم نقشه جدید اقتصادی منطقه» و توسعه پروژههای مشترک سخن گفت و روابط ایران و ترکیه را کلید اتصال شرق و غرب معرفی کرد.
اما سؤال اصلی اینجاست:
آیا این اقدام برنامهای راهبردی است، یا تلاش ناامیدانه برای فرار از تحریمها، اعتراضات مردمی و فشارهای سیاسی؟
وقتی دولت از کنترل قیمت نان، دارو و مسکن ناتوان است، صحبت از پروژههای بزرگ اقتصادی بیشتر شبیه تبلیغاتی برای مصرف خارجی است.
اقتصاد فروپاشیده و تبلیغات پر زرق و برق
در حالی که مسئولان از توسعه روابط ایران و ترکیه حرف میزنند، واقعیت جامعه ایران این است:
- تورم بیوقفه
 - بیکاری رو به رشد
 - فرار سرمایه
 - کاهش شدید قدرت خرید
 
رژیمی که از اداره اقتصاد داخلی ناتوان است، چگونه میتواند مدعی ساختن آینده اقتصادی منطقه باشد؟
تعاون فرهنگی یا ویترینسازی سیاسی؟
بهروزآذر بر همکاری فرهنگی نیز تأکید کرد و آن را رکن مهم روابط ایران و ترکیه دانست.
اما در واقعیت:
- هنرمندان در ایران بازداشت میشوند
 - رسانهها بسته میشوند
 - سانسور همهچیز را خفه کرده است
 
حکومتی که فرهنگ را در داخل سرکوب میکند، نمیتواند مدعی همکاری فرهنگی در خارج باشد.
این تلاش صرفاً ابزاری برای تبلیغ و بزک چهره نظام در خارج است.
ترکیه؛ شریک واقعی یا تنها راه تنفس؟
واقعیت این است که روابط ایران و ترکیه برای تهران بیش از آنکه استراتژیک باشد، جنبه اضطراری دارد:
- ایران به دروازههای اقتصادی نیاز دارد
 - ترکیه از موقعیت خود بهطور تاکتیکی بهره میبرد
 - نظام به دنبال هرگونه مشروعیت خارجی ممکن است
 
این رابطه، رابطه دو شریک قدرتمند نیست؛ بلکه تلاشی برای بقا از سوی تهران است.
حکومت ایران میخواهد نشان دهد که روابط ایران و ترکیه کلید آینده اقتصادی منطقه است، اما واقعیت این است که:
- اقتصاد داخلی فروپاشیده است
 - نارضایتی اجتماعی افزایش یافته
 - حکومت برای حفظ قدرت دستوپا میزند
 
این نه دیپلماسی قدرت، بلکه دیپلماسی بقا است.
نظامی که نمیتواند اعتماد مردمش را بهدست آورد، چگونه میتواند ادعای نقشآفرینی منطقهای داشته باشد؟