فهرست مطالب
در هفتهای که گذشت، خبر «دستگیری ۲۰۰ کارچاقکن در گلستان» توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد. در ظاهر، این خبر میتواند نشانهای از تلاش دستگاه قضا برای پاکسازی درون خود باشد؛ اما نگاهی دقیقتر نشان میدهد که ماجرا فراتر از چند بازداشت ساده است و عمق بحران در نظام قضایی جمهوری اسلامی را آشکار میکند.
فساد سازمانیافته در پوشش قانون
بر اساس گزارش رسمی حفاظت و اطلاعات دستگاه قضا، در سه سال گذشته بیش از ۲۰۰ نفر از کارچاقکنها در استان گلستان شناسایی و بازداشت شدهاند. این افراد با ادعای نفوذ در سیستم قضایی، از متهمان و خانوادههایشان مبالغی هنگفت طلب میکردند تا روند پروندهها را تغییر دهند یا احکام را سبکتر کنند.
ارقام منتشرشده نشان میدهد که بیش از ۲۱۸ میلیارد تومان از مبادلات غیرقانونی این شبکهها کشف و مسدود شده است. با این حال، مسئله اصلی این است: چگونه چنین شبکهای توانسته طی سالها در دل دستگاه قضایی فعالیت کند، بیآنکه کسی متوجه شود؟
دستگیری ۲۰۰ کارچاقکن در گلستان؛ نشانه یا هشدار؟
دستگیری گسترده اخیر شاید در ظاهر «موفقیت» تلقی شود، اما در واقع زنگ هشداری برای ساختار قضایی است که سالها با شعار «سلامت و عدالت» بر مردم حکومت کرده است.
وقتی فساد در لایههای پایین تا بالای سیستم نفوذ کرده و افراد با ادعای ارتباط با قاضی یا دادستان از مردم پول میگیرند، نشان میدهد که اعتماد عمومی به دستگاه قضا به نقطه فروپاشی رسیده است.
به بیان دیگر، دستگیری ۲۰۰ کارچاقکن در گلستان نه نشانه سلامت دستگاه قضا، بلکه نشانه بیماری مزمن آن است.
مردم خسته از وعدهها
در حالیکه مسئولان از «صیانت از سلامت قوه قضاییه» سخن میگویند، مردم عادی سالهاست تجربهای متفاوت دارند. بسیاری از پروندهها با رشوه، پارتی و سفارش پیش میرود، و عدالت برای طبقه ضعیف فقط شعاری تکراری است.
نظام میخواهد با اعلام خبر دستگیری ۲۰۰ کارچاقکن در گلستان چهرهای قانونمدار از خود نشان دهد، اما مردم میدانند که کارچاقکنها محصول همین ساختار فاسدند؛ همان ساختاری که عدالت را به کالا تبدیل کرده و وجدان قضایی را با پول میفروشد.
بحران اعتماد در دستگاه قضا
کارشناسان معتقدند که «فساد قضایی» خطرناکترین نوع فساد در هر نظام است، زیرا مستقیماً با امنیت و اعتماد اجتماعی در ارتباط است.
وقتی شهروند ایرانی احساس کند که دادگاه به جای اجرای قانون، محل معامله و نفوذ است، پایههای مشروعیت هر حکومت فرو میریزد.
از همین رو، خبر دستگیری ۲۰۰ کارچاقکن در گلستان اگر بدون شفافسازی دقیق و برخورد با ریشهها باشد، فقط به مثابه «تببر موقت» برای بیماریای عمیقتر خواهد بود.
راهحل یا پوشش تبلیغاتی؟
حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه از ایجاد سامانههای مردمی و تلفنهای گزارش فساد خبر داده است. اما تجربه نشان داده که این طرحها اغلب جنبه تبلیغاتی دارند. تا زمانی که خودِ مقامات عالی قضایی و نهادهای قدرت از پاسخگویی فرار میکنند، هیچ سامانهای قادر به اصلاح ساختار نخواهد بود.
جامعه امروز ایران نیازمند شفافیت، استقلال قوه قضاییه و پایان دادن به مصونیت قضات و مسئولان است، نه بازداشت چند کارچاقکن که احتمالاً قربانی سیاست پاکسازی ظاهری شدهاند.
در نهایت، دستگیری ۲۰۰ کارچاقکن در گلستان تنها بخشی کوچک از واقعیتی بزرگ است: واقعیتی که نشان میدهد نظامی که شعار «عدالت اسلامی» میداد، خود درگیر فساد ساختاری شده است.