فهرست مطالب
در اقدامی که میتواند آغاز مرحلهای جدید از رویارویی ایران و آمریکا باشد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با شلیک موشکهایی به سمت پایگاه العُدید در قطر، به حملات اخیر ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران پاسخ داد. در این گزارش، سه محور اساسی درباره حملات ایران به قطر را بررسی میکنیم؛ محورهایی که درک بهتری از پیامدها و زمینههای این حمله فراهم میکنند.
نخست: از «بشارت فتح» تا العدید – پشتپرده حمله موشکی ایران
عملیات موشکی ایران با عنوان مذهبی و سیاسی «بشارت فتح» و رمز «یا اباعبدالله الحسین (ع)» آغاز شد. بر اساس بیانیه رسمی، هدف این حمله پایگاه العدید در قطر بود؛ بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس.
حملات ایران به قطر نشان از تغییر معادلات در میدان دارد؛ این نخستینبار است که ایران مستقیماً زیرساختهای نظامی آمریکا را در خاک یک کشور عربی هدف قرار میدهد. اقدامی که ممکن است توازن روابط میان کشورهای حاشیه خلیجفارس را بهشدت دچار اختلال کند.
دوم: افکار عمومی در ایران؛ میان انتقام و نارضایتی
همزمان با حملات موشکی، تهران و چند شهر دیگر شاهد راهپیماییهای شبانه علیه آمریکا و اسرائیل بودند. با اینکه رسانههای دولتی تلاش کردند این تجمعات را بهعنوان حمایت از پاسخ موشکی ایران معرفی کنند، اما برخی شعارها نشان از نارضایتی مردم از وضعیت موجود و اعتراض به ورود ایران به یک جنگ فرسایشی داشت.
درواقع، میتوان گفت حملات ایران به قطر تنها یک پاسخ نظامی نبود؛ بلکه تلاشی بود از سوی حکومت برای کنترل فضای افکار عمومی و منحرف کردن خشم مردم از داخل به سوی دشمن خارجی.
سوم: شوک دوحه و واکنش همپیمانان – پس از حمله چه میشود؟
واکنش قطر محتاطانه و کنترلشده بود. وزارت خارجه این کشور اعلام کرد که برای حفظ امنیت ساکنان و مسافران، بهطور موقت فعالیت پروازها در آسمان قطر را متوقف کرده است. بدون اینکه مستقیماً نامی از ایران برده شود.
با اینحال، واضح است که حملات ایران به قطر میتواند امنیت منطقه را بیش از پیش شکننده کند. بهویژه اگر آمریکا یا اسرائیل تصمیم به پاسخگویی متقابل بگیرند، در آنصورت ممکن است شاهد یک چرخه انتقام باشیم که فراتر از پیشبینیها پیش برود.

حملات ایران به قطر؛ هشداری برای منطقه
بیتردید حملات ایران به قطر نقطه عطفی در منازعات منطقهای است. این حملات تنها یک هشدار نظامی نبودند، بلکه نشانهای بودند از بیثباتی تصمیمگیری در تهران، و بحران مشروعیت که حکومت در داخل با آن روبهروست.
وقتی کشورهایی مانند قطر به میدان درگیریهای نیابتی تبدیل میشوند، دیگر هیچکس نمیتواند ادعا کند که در حاشیه این بحران است. خطر، در آستانه همه ایستاده است.