هر زمستان، همان صحنه تکرار میشود: اعلام تعطیلی مدارس تهران در روز پنجشنبه، با استناد به سطح بالای آلودگی، در حالی که مهمترین سوال بیپاسخ مانده است – چرا به ریشه بحران پرداخته نشده است؟ به عنوان یک روزنامهنگار مخالف ایرانی، این تصمیمات «اضطراری» صرفاً تلاشهایی برای آرام کردن افکار عمومی به نظر میرسد در حالی که دولت همچنان دلایل واقعی آلودگی خفهکننده پایتخت را نادیده میگیرد.
بخوانيد:
شاخص آلودگی هواى تهران فقط یک عدد نیست…
بحرانی که با دادهها مدیریت میشود… نه راهحلها
تقریباً هر هفته، دولت برای اعلام تعطیلی مدارس تهران به شاخصهای کیفیت هوا تکیه میکند، گویی تعلیق کلاسها تنها راهحل موجود است. با این حال، واقعیت به عدم وجود هرگونه برنامه استراتژیک برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای اشاره دارد، به ویژه:
ناوگان حمل و نقل فرسوده دولتی.
اتوبوسهایی که با گازوئیل آلاینده کار میکنند.
کارخانههای تحت حمایت سیاسی.
ترافیک ناشی از مدیریت ناموفق ترافیک.
این تصمیم بیش از آنکه از دانشآموزان محافظت کند، به آنها آسیب میرساند
با وجود اینکه رژیم این اقدام را به عنوان گامی برای «محافظت از کودکان» تبلیغ میکند، تعطیلی مکرر مدارس نشاندهندهی بیکفایتی مدیریتی است. اعلام مکرر تعطیلی مدارس تهران برای پیشرفت تحصیلی مضر است و شکاف آموزشی را به ویژه در میان دانشآموزان مناطق فقیرنشین که به آموزش حضوری دسترسی ندارند، گسترش میدهد.
کمیتههای اضطراری… نامی جدید برای شکست قدیمی
هر زمان که سطح آلودگی افزایش مییابد، یک «کمیته اضطراری» تشکیل میشود و سپس تعطیلی مدارس تهران اعلام میشود. با این حال، هیچ شفافیتی در جلسات، هیچ نتیجهی عمومی و هیچ نقشه راه روشنی وجود ندارد. شهروندان فقط تصمیمات را میشنوند… اما هرگز نمیشنوند که چه کسی مسئول شکستهای مداوم است.