گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت یا ابزارهای امنیتی؟

گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت یا ابزارهای امنیتی؟ نگاهی انتقادی به پروژه‌های نمایشی نظام

رسانه‌های نزدیک به نهادهای حکومتی اخیراً اعلام کردند که بیش از ۶۴ هزار گروه جهادی برای رفع محرومیت در مناطق محروم و روستاهای کشور فعال هستند. این ادعا که در جریان همایش «میدانی‌های جهاد» در دانشگاه تهران مطرح شد، نه‌تنها تحسین عمومی را به همراه نداشت، بلکه با واکنش‌های گسترده‌ای نسبت به عملکرد واقعی گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت روبه‌رو شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت بیشتر به عنوان بازوی فرهنگی-امنیتی نظام فعالیت می‌کنند تا راه‌حلی واقعی برای پایان دادن به فقر ساختاری.

گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت؛ یاری‌رسان یا ناظر امنیتی؟

بر اساس ادعای رسمی، این گروه‌ها با هدف «مقابله با فقر» و «خدمت به مردم مناطق محروم» تشکیل شده‌اند. اما اسناد و مشاهدات میدانی که به دست خبرنگار وارایـران رسیده، نشان می‌دهد بسیاری از این گروه‌ها در عمل نقش نهادهای امنیتی، عقیدتی و کنترلی را ایفا می‌کنند.

در برخی استان‌ها مانند خوزستان، کردستان و سیستان و بلوچستان، گزارش‌هایی مبنی بر دخالت این گروه‌ها در زندگی شخصی مردم، تهیه گزارش‌های امنیتی از فعالان محلی و تحمیل فعالیت‌های ایدئولوژیک بر مدارس و جوانان منتشر شده است.

میلیاردها تومان خرج تبلیغ؛ نه فقرزدایی

در شرایطی که کشور با بحران اقتصادی بی‌سابقه‌ای مواجه است، منابع مالی هنگفتی صرف این برنامه‌های جهادی می‌شود.
برآوردهای غیررسمی نشان می‌دهد که بودجه اختصاص‌یافته به این پروژه‌ها سالانه بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان است؛ بدون آن‌که هیچ نهاد مستقلی بر نحوه هزینه‌کرد آن نظارت داشته باشد.

محرومیت‌زدایی واقعی یا شعاری تکراری؟

علی‌رغم حضور سال‌هاه این گروه‌ها در بسیاری از مناطق محروم، وضعیت زیرساختی و معیشتی ساکنان این مناطق بهبود نیافته است.
آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که بیش از ۴۰ درصد از روستاییان ایرانی زیر خط فقر زندگی می‌کنند. بسیاری از روستاها هنوز از امکانات اولیه مانند آب آشامیدنی، برق پایدار و اینترنت محروم هستند.

کودکان در چنگال تبلیغات عقیدتی

بخش نگران‌کننده‌ دیگر ماجرا این است که برخی از گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت متشکل از نوجوانان و حتی کودکان زیر ۱۸ سال هستند که از مدارس جذب شده و در قالب «فعالیت داوطلبانه» به اردوهای عقیدتی فرستاده می‌شوند.

این روند نه‌تنها نقض آشکار حقوق کودک است، بلکه شست‌وشوی فکری و تربیت ایدئولوژیک نسل آینده را در پی دارد.

فقر؛ ابزاری برای تسلط سیاسی

بررسی‌ها نشان می‌دهد که افزایش این گروه‌ها، بخشی از یک سیاست کلان امنیتی است که هدف آن نه حل مشکلات اجتماعی، بلکه کنترل اجتماعی، مهندسی فرهنگی و جلوگیری از شکل‌گیری اعتراضات جدید در مناطق حساس و محروم است.

نظام با استفاده از این گروه‌ها، فقر را از یک معضل اقتصادی به ابزاری برای تثبیت قدرت سیاسی خود تبدیل کرده است.

نتیجه‌گیری: فقر را نمی‌توان با شعار از بین برد. وقتی «گروه‌های جهادی برای رفع محرومیت» خود بخشی از پروژه‌ سرکوب و نظارت باشند، محرومیت نه‌تنها رفع نمی‌شود، بلکه عمیق‌تر خواهد شد.

Related posts

اعلام نتايج اوليه كنكور ۱۴۰۴ در ميان فشارهای روانی

بارش شدید باران در آذربایجان دوباره ضعف زیرساختها را نمایان کرد

خودکشی تتلو: تراژدی هنرمندی در برابر فشار و سرکوب