عقل دانشگاهی در ایران، مانند بسیاری از عقلهای نخبگان در کشورهای استبدادی دیگر، نه به عنوان یک ابزار فکری، بلکه به عنوان تهدیدی وجودی برای حکومتها دیده میشود. به جای اینکه دانشگاهها به عنوان مراکز تحقیق و توسعه عمل کنند، به ابزاری برای سرکوب و کنترل تبدیل شدهاند.
در این جوامع، عقل دانشگاهی در ایران نه به عنوان مراکز آزاد اندیشی، بلکه به عنوان ابزارهایی برای تثبیت قدرت سیاسی حاکمیتهای خودکامه محسوب میشوند. فشار بر اساتید و دانشجویان، محدودیتها و سانسورهای آموزشی و تحقیقی از مواردی است که عقل دانشگاهی در این کشورها را به چالش میکشد.
عقل دانشگاهی در ایران تحت محاصره
سالهاست که دانشگاهها در ایران به موسسات صوری تبدیل شدهاند که توسط وابستگان سیاسی اداره میشوند، نه بر اساس شایستگیهای علمی. در این دانشگاهها، ایدئولوژی جایگزین تفکر نقادانه شده است و دروس تنها تحت نظارت و دستور مقامات بالا قرار دارند. طبق گزارشی که توسط مرکز آمار ایران در سال 2024 منتشر شد، بیش از 37% از اساتیدی که از دانشگاههای خارجی فارغالتحصیل شدهاند، به دلیل اخراج یا فشارهای سیاسی از کشور خارج شدند. این افراد نه از روی میل، بلکه به دلیل عدم تحمل ایدههای مستقل در کشورشان مجبور به ترک وطن شدند.
دانشگاهها به ابزارهای تنبیهی تبدیل میشوند
عقل دانشگاهی در ایران، مخصوصاً در رشتههای علوم انسانی، دروس مرتبط با تفکر نقادانه، فلسفه و تاریخ غیررسمی به طور سیستماتیک حذف میشود. به جای آن، مفاهیمی چون “هویت ملی”، “دشمن خارجی” و “ثوابت ملی” به عنوان محتوای اصلی درسی جایگزین شده است. این مفاهیم به شکل تدریجی و تحت عنوان “بهروزرسانی آموزش” یا “پاکسازی آموزش از افکار وارداتی” در برنامههای درسی گنجانده میشوند.
علاوه بر این، هرگونه فرصت برای تبادل علمی مستقل محدود میشود؛ سمینارهایی که تایید مقامات امنیتی را نداشته باشند، منع میشوند و تحقیقاتی که به مسائل سیاسی و اجتماعی معاصر از زاویه انتقادی پرداختهاند، از سوی دولت حمایت نمیشود.
مهاجرت مغزها از ایران
مهاجرت مغزها از ایران دیگر یک پدیده گذرا نیست، بلکه به سیاستی ساختاری بدل شده است که هدف آن از بین بردن هرگونه تفکر انتقادی است. طبق گزارشی که موسسه “گلوبال نولج اینستیتوت” در سال 2023 منتشر کرد، ایران از سال 2015 تاکنون بیش از 15 هزار پژوهشگر دانشگاهی را از دست داده است که 62 درصد آنها در رشتههای علمی حساس مشغول به کار بودهاند. این پژوهشگران بخشی از گروههایی هستند که در نوآوری و پیشرفت کشورها نقش دارند، اما در سایه شرایط سرکوبگر موجود، نمیتوانند به فعالیتهای علمی خود ادامه دهند.
در سکوت و تبعید، عقل دانشگاهی گم میشود
عقل دانشگاهی در ایران در سکوت مورد هدف قرار گرفته است؛ از طریق تخلیه دانشگاهها از متفکران مستقل، تحمیل سانسور بر دروس و پژوهشها. نسلهای آینده با آموزشی روبرو خواهند شد که فاقد عمق انتقادی و نوآوری است. اگر اکنون اقدامی جدی انجام نشود، ایران به جامعهای تبدیل خواهد شد که از تفکر میترسد و به جای تفکر آزاد، در پی تحمیل الگوهای وفاداری به اذهان خود خواهد بود.