نوروز در ایران: جشنی زیر سایه سرکوب

ریشه‌های تمدنی که از بین نمی‌رود

نوروز تنها یک جشن نیست، بلکه هویتی است ریشه‌دار در تاریخ ایران، فراتر از حکومت‌ها و نظام‌ها، که هر ساله یادآوری می‌کند این ملت برای شادی و زندگی آفریده شده است، نه برای خرد شدن زیر چرخ‌های استبداد.

نوروز؛ ریشه‌های تمدنی که از بین نمی‌رود

بیش از (۳۰۰۰) سال است که نوروز جایگاه خود را در وجدان ایرانیان حفظ کرده، نمادی از تجدید و رستاخیز، جشنی برای طبیعت و پیروزی زندگی بر مرگ. از «هفت سین» که با نمادهای هفت‌گانه آراسته می‌شود تا «چهارشنبه‌سوری» که خانواده‌ها بر آتش می‌جهند، ایرانیان هرسال ثابت می‌کنند که فرهنگ‌شان قوی‌تر از تلاش‌های حذف و تحریف است.

اما در ایران امروز، نوروز در بند است، در حالی که مردم با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، سایه سنگین نظام نیز بر این جشن افکنده شده است.

حاکمیت و نوروز: نگرانی حکومت از شادی مردم

در طول دهه‌ها، حکومت ایران با احتیاط به جشن‌ها و گردهمایی‌های مردمی نگاه کرده، از بیم آنکه به بستری برای اعتراضات تبدیل شوند. با اینکه مقامات تلاش می‌کنند بر موج این شادی سوار شوند، با سخنرانی‌های رسمی و پیام‌های تشریفاتی، اما واقعیت در کوچه‌ها و خانه‌هاست، جایی که مردم نوروز را به شیوه خودشان، دور از کنترل حکومت، جشن می‌گیرند.

در سال‌های اخیر، محدودیت‌های بیشتری بر این جشن اعمال شده است، به بهانه “حفظ امنیت”. حضور نیروهای امنیتی در خیابان‌ها، ممنوعیت برخی مظاهر جشن، محدودیت بر بازارهای سنتی، و حتی تلاش برای کنترل «چهارشنبه‌سوری» به بهانه خطرات آن. اما آیا می‌توان آتش را مهار کرد؟

نوروز به عنوان یک عمل مقاومت

در چنین شرایطی، نوروز خود به یک عمل مقاومت تبدیل شده است. وقتی خانواده‌ها با وجود بحران اقتصادی سفره‌های هفت‌سین خود را می‌چینند، شمع روشن می‌کنند و به پارک‌ها می‌روند، در واقع با صدای بلند می‌گویند: “ما اینجاییم، ایران واقعی اینجاست.”

نوروز فقط یک جشن فصلی نیست، بلکه هویت یک ملت است که نمی‌توان آن را با احکام امنیتی و بستن فضاهای عمومی محو کرد. این لحظه‌ای است که ایرانیان با تاریخ واقعی خود، فراتر از تبلیغات حکومتی و کنترل‌های استبدادی، ارتباط برقرار می‌کنند.

ایرانی که دوستش داریم… و ایرانی که بر آن حکومت می‌کنند

نوروز یک تناقض عمیق را منعکس می‌کند: یک ایران که دوستش داریم، ایران شعر، هنر و آزادی، ایران فردوسی، حافظ و خیام، و ایران دیگری که در آن سرکوب حاکم است، جایی که شادی حتی در ساده‌ترین شکل آن مصادره می‌شود. اما تاریخ به ما یک چیز را می‌گوید: حکومت‌ها می‌روند، اما نوروز جاودان می‌ماند.

این جشن نه فقط آغاز یک سال نو، بلکه یادآوری این است که بهار خواهد آمد، حتی اگر زمستان طولانی باشد.

Related posts

نوبل با بارگاس یوسا وداع کرد

صادرات روایت رسمی؛ نسخه صوتی فرهنگ ایران به زبان تایلندی

سینمای ایران و هویت فرهنگی پس از انقلاب