بسیاری از جنایات خشونتآمیز علیه زنان تحت عنوان “قتلهای ناموسی” انجام میشود، جایی که قتل، آزار جسمی و اجتماعی با بهانه حفظ ارزشهای خانوادگی و سنتها توجیه میشود. اما آیا این موارد واقعاً به ناموس و شرف مربوط میشوند، یا صرفاً پوششی برای سرکوب زنان و تحمیل یک نظام مردسالارانه ریشهدار در جامعه و قانون هستند؟
“قتلهای ناموسی” بهانهای برای سرکوب
مفاهیمی مانند “ناموس” و “سنتها” همواره برای توجیه خشونت علیه زنان، چه در چارچوب خانواده و چه در سطح جامعه، مورد استفاده قرار گرفتهاند. زنان اغلب به دلایلی مانند تمایل به طلاق، رد ازدواج اجباری یا حتی انتشار یک عکس در شبکههای اجتماعی کشته میشوند. با این حال، قتل زنان بهعنوان یک جرم واقعی در نظر گرفته نمیشود و قانون با این جنایات با تساهل برخورد میکند، که این امر نشاندهنده نهادینه شدن این نوع خشونت در جامعه ایران است.
قوانینی که از جرم حمایت میکنندقانون ایران امتیازات ویژهای برای مرتکبان این جنایات قائل است. بر اساس ماده 301 قانون مجازات اسلامی، اگر قاتل پدر یا برادر مقتول باشد، مجازات او کاهش مییابد. این امر نشان میدهد که چگونه سیستم قانونی ایران در ادامه این جرایم نقش دارد
آمار و ارقام جدید
در سهماهه اول سال ۲۰۲۴، ۳۵ زن در ایران توسط اعضای خانواده خود کشته شدند، در حالی که این آمار در مدت مشابه در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به ترتیب ۲۲ و ۲۸ نفر بوده است. تهران با پنج مورد قتل در سهماهه اول سال ۲۰۲۴ در صدر این آمار قرار دارد.علاوه بر این، در سال ۲۰۲۴، حداقل ۳۶۵ واحد تجاری به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری از سوی زنان بسته شد و بیش از ۳۰ هزار زن به دلیل سرپیچی از این قانون بازداشت یا تهدید شدند.
همچنین، آمارها نشان میدهند که خشونتهای خیابانی در تهران ۵٪ افزایش داشته است که میتواند نشانهای از تشدید فشارهای اجتماعی باشد.
موارد اخیر قتلهای ناموسی
در اکتبر ۲۰۲۴، “راضیه حسنوند”، دختر ۲۰ سالهای از شهر الشتر در استان لرستان، توسط برادرش به قتل رسید. او از ازدواج اجباری در کودکی رنج میبرد و قربانی خشونت خانوادگی شد.در حادثهای دیگر، یک زن ایرانی در جریان بازداشت توسط سپاه پاسداران بهشدت مورد شکنجه قرار گرفت، بهطوریکه حس لامسه در انگشتانش را از دست داد. این نمونهها تنها بخش کوچکی از خشونتهای سیستماتیک علیه زنان در ایران را نشان میدهند.
با افزایش اعتراضات و مطالبات حقوق زنان در ایران، پرسش اصلی این است که تا چه زمانی زنان قربانی سیستمی خواهند بود که خشونت علیه آنان را مشروعیت میبخشد؟ آیا ایران آیندهای را خواهد دید که در آن قتلهای ناموسی متوقف شوند، یا این مفهوم همچنان بهعنوان یک بهانه برای سرکوب زنان باقی خواهد ماند؟