طوفان گرد و غبار ایران را درمی‌نوردد: 15 استان

طوفان گرد و غبار: زنگ خطری نهایی

در پی تداوم طوفان‌ گرد و غبار که چندین استان ایران را درنوردیده، شرایط جوی در برخی مناطق به سطح خطرناکی رسیده است. کاهش شدید دید در جاده‌های اصلی و تأثیرات منفی بر سلامت شهروندان به‌ویژه سالمندان و کودکان گزارش شده است. بر اساس داده‌های هواشناسی، 15 استان از جمله تهران، اصفهان و خراسان تحت تأثیر شرایط جوی سخت قرار دارند و هشدارهایی درباره پیامدهای بهداشتی و زیست‌محیطی این پدیده صادر شده است.

شکست مکرر دولت

با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان محیط زیست درباره وخامت اوضاع در ایران، دولت همچنان از ارائه راهکارهای اساسی ناتوان است. پیشروی بیابان‌زایی، خشکیدن تالاب‌ها و جنگل‌زدایی همگی به تشدید طوفان‌های گرد و غبار دامن می‌زنند. به‌جای پرداختن به ریشه‌های مشکل، مسئولان صرفاً به انتشار اخطاریه‌های موقتی بسنده کرده‌اند، بدون آن‌که برنامه‌ای استراتژیک برای کاهش آلودگی یا احیای تعادل زیست‌محیطی داشته باشند.

سلامت عمومی در خطر

گزارش‌های پزشکی از بیمارستان‌های اصفهان و کرمان حاکی از افزایش موارد بیماری‌های تنفسی است. پزشکان هشدار داده‌اند که قرار گرفتن در معرض گرد و غبار به‌ویژه برای بیماران مبتلا به آسم و ناراحتی‌های قلبی خطرناک است. با این حال، بسیاری از مناطق فاقد مراکز درمانی مجهز هستند و کمبود دارو نیز به‌دلیل تحریم‌ها و سوءمدیریت بیداد می‌کند.

سانسور رسانه‌ای و نادیده گرفتن رنج مردم

در حالی که رسانه‌های رسمی با انتشار گزارش‌های بیش از حد خوشبینانه از «بهبود قریب‌الوقوع شرایط جوی» خبر می‌دهند، رنج روزمره مردم در مناطق آسیب‌دیده نادیده گرفته می‌شود. چرا تجهیزات محافظتی تأمین نمی‌شود؟ چرا پروژه‌های جنگل‌کاری در مقیاس گسترده اجرا نمی‌شوند؟ این پرسش‌ها بی‌پاسخ مانده‌اند، در حالی که مردم هزینه شکست مسئولان را می‌پردازند.

طوفان گرد و غبار: زنگ خطری نهایی

طوفان گرد و غبار اخیر زنگ خطری جدی برای دولت و نهادهای مربوطه محسوب می‌شود، اما به نظر می‌رسد صدای اعتراضات و ناله‌های مردم به گوش مسئولان نمی‌رسد. با هر موج جدید گرد و غبار، رنج مردم بیشتر شده و شاخص‌های کیفیت زندگی کاهش می‌یابد، در حالی که وعده‌های دولت همچنان بر کاغذ باقی می‌ماند.

طوفانی از بی‌مسئولیتی

طوفان گرد و غبار تنها یک فاجعه طبیعی نیست، بلکه نتیجه سیاست‌های زیست‌محیطی شکست‌خورده و بی‌اعتنایی طولانی‌مدت به هشدارهای کارشناسان است. زمان آن رسیده که مسئولان به خاطر این وضعیت اسفبار پاسخگو باشند، پیش از آن که ایران به بیابانی غیرقابل سکونت تبدیل شود.

Related posts

نظام جمهوري اسلامي ایران: رویای قدرت منطقه‌ای یا واقعیت بحران ؟

خسروپناه و «زنان با سگ و گربه»

سیستم نانینو زیر ذره‌بین