روز شیراز؛ از بزک حکومتی تا حاشیه‌نشینی واقعی

روز شیراز؛ جشن نمایشی در شهری فراموش‌شده

روز شیراز، پانزدهم اردیبهشت، بار دیگر در تقویم می‌آید؛ نمادی برای تجلیل از شهری که قلب میراث فرهنگی و روح شعر ایرانی است. اما در پشت پرده جشن‌های رسمی و بنرهای رنگارنگ، شهری پنهان شده که از تبعیض، فقر و سانسور رنج می‌برد. در حالی که میلیاردها تومان برای مراسم تبلیغاتی هزینه می‌شود، مناطق وسیعی از شیراز با زیرساخت‌های فرسوده و فقر گسترده دست و پنجه نرم می‌کنند و روشنفکران آن زیر فشار و ممنوعیت قرار دارند.

میلیاردها بودجه، اولویت‌های وارونه

بر اساس اسنادی که به‌دست ما رسیده، شهرداری شیراز با همکاری وزارت ارشاد برای هفته “روز شیراز” امسال بیش از ۴۵۰ میلیارد تومان بودجه تخصیص داده است. این بودجه صرف برگزاری کنسرت‌های زیر نظر بسیج فرهنگی، نمایشگاه‌هایی با تأیید نهادهای امنیتی و مراسم‌های نمایشی می‌شود. این در حالی‌ست که مردم از قطعی مکرر برق، کمبود آب، و توقف پروژه‌های عمرانی به دلیل نبود منابع مالی گلایه دارند. آیا این هزینه‌ها صرفاً برای “آرایش چهره نظام” قابل توجیه است؟

سرکوب فرهنگی با پوشش جشن

در سال گذشته، یک شب شعر که قرار بود در آرامگاه حافظ برگزار شود، به دلیل حضور شاعری مستقل، لغو شد. در فروردین امسال نیز یک مرکز فرهنگی خصوصی که به معماری بومی شیراز می‌پرداخت، به بهانه نداشتن مجوز “شرعی” پلمب شد، در حالی که دو سال پیش مجوز رسمی دریافت کرده بود. فعالان فرهنگی معتقدند تمام مظاهر “جشن” در روز شیراز زیر تیغ سانسور و کنترل امنیتی قرار دارد و نظام تلاش می‌کند محتوای فرهنگی را به ابزاری تبلیغاتی برای خود بدل کند.

روز شیراز در محاصره‌ای دوگانه؛ فقر و سانسور

آمارهای محلی نشان می‌دهد نرخ بیکاری در شیراز از ۲۳ درصد فراتر رفته و موج مهاجرت جوانان به تهران و اصفهان افزایش یافته است. در کنار آن، هنرمندان و نویسندگان با محدودیت‌های گسترده‌ای روبه‌رو هستند؛ تا جایی که شیراز — زادگاه حافظ و سعدی — به شهری در محاق تبدیل شده است. روز شیراز در چنین شرایطی نه جشن است و نه افتخار، بلکه تبدیل به نمادی دردناک از آن چیزی شده که این شهر می‌توانست باشد، اگر زیر سلطه دستگاه امنیتی قرار نمی‌گرفت.

شیراز سزاوار چیزی فراتر از ویترین رسمی‌ست

در حالی که رسانه‌های دولتی با افتخار از روز شیراز یاد می‌کنند، شیراز واقعی در پشت دیوارها پنهان مانده؛ خاموش و منزوی، گرفتار طرد فرهنگی و فقر ساختاری. جشن واقعی زمانی آغاز می‌شود که این شهر صدای خود را باز یابد، کرامت اهل قلمش حفظ شود، و فرزندانش بتوانند آزادانه زندگی و خلق کنند. تا آن روز، روز شیراز نه تجلیل، که یادآور شهری است به اسارت‌رفته؛ با فرهنگی به حاشیه‌رانده‌شده و آرزویی که به تعویق افتاده است.

Related posts

سرطان: چیست، انواع، علل و روش‌های درمان آن کدامند؟

درگذشت شیوا ارسطویی؛ صدایی معترض در ادبیات

تضلیل افکار عمومی ایرانی از طریق رسانه‌ها و درام