در اقدامی پرمعنا، مقامات موقت سوریه با بازگرداندن بقایای جاسوس مشهور اسرائیلی، الی کوهن، موافقت کردند؛ بیش از شصت سال پس از اعدامش در میدان مرجه دمشق.
این خبر که توسط منابع فارسی، انگلیسی و عبری تأیید شده و در عین حال با سکوت نسبی رسانههای عربی همراه بوده، پرسشهای سیاسی و امنیتی عمیقی را برمیانگیزد؛ از شرایط مبهم تحویل بقایا گرفته تا تأثیرات احتمالی آن بر توازن قوا و اتحادهای فرسوده منطقهای.
توافقی در سایه یا چرخشی سیاسی؟
نام الی کوهن صرفاً فصلی از کتاب جاسوسی اسرائیل نیست، بلکه به اسطورهای در ساختار امنیتی تلآویو تبدیل شده است.
بازگرداندن بقایای او نه تنها پاسخ به درخواستی چند دههایست که بیپاسخ مانده بود، بلکه شاید نشانهای از تحول در روابط پنهان بین دمشق و تلآویو باشد، با میانجیگری منطقهای یا بینالمللی که هنوز بهطور رسمی اعلام نشده. مطبوعات عبری این خبر را با احتیاط منتشر کردند و آن را به تماسهای محرمانهای که از سال ۲۰۲۱ در جریان است مرتبط دانستند؛ تماسهایی که شاید روسیه یا برخی بازیگران عربی نقش کلیدی در آنها داشته باشند.
در سوی مقابل، نبود هرگونه اظهار نظر رسمی از سوی سوریه، احتمال وجود توافقی در سایه را تقویت میکند؛ توافقی که طرفین آن ترجیح میدهند فعلاً سکوت کنند.
اما زمانبندی این اتفاق نیز مهم است؛ بهویژه با افزایش انزوای رژیم سوریه و تلاش آن برای بازتعریف جایگاه خود در صحنهی منطقهای متغیر. همزمان، اصرار رئیسجمهور موقت سوریه، «احمد الشرع»، بر حضور رسانهای در صحنههایی پراکنده، خود نشانهای دیگر است.
الی کوهن، برگی اطلاعاتی که هنوز فعال است
الی کوهن حتی پس از مرگش، هنوز ابزاری امنیتی محسوب میشود. نفوذ او به ساختار نظامی سوریه در دهه ۶۰ میلادی، ضربهای فراموشنشدنی به اطلاعات سوریه بود، و مرگ او به نمادی در حافظه جمعی اسرائیل تبدیل شد.
در نتیجه، بازگرداندن بقایای او امروز را نمیتوان از اهداف تبلیغاتی و سیاسی اسرائیل جدا دانست؛ بهویژه در آستانه انتخابات داخلی، جایی که نخبگان اسرائیلی از نمادهای قهرمانی برای تقویت وحدت داخلی بهره میگیرند.
اما نکته مهمتر آن است که این گام، شکستی برای سکوت سوریه در یکی از حساسترین پروندههای امنیتی محسوب میشود. آیا تحولات منطقهای، دمشق را وادار به عقبنشینی و آمادگی برای معاملات گستردهتر کردهاند؟ شاید حتی برای کسب به رسمیت شناختن دولت موقت؟
ایران، روایت خود را از دست میدهد… آیا پایان محور آغاز شده؟
جالب آنکه رسانههای ایرانی – با وجود دشمنی تاریخی با اسرائیل – با بیطرفی چشمگیری به این خبر پرداختند.
این چرخش در موضع رسانهای ایران نمیتواند بیدلیل باشد، بلکه شاید بیانگر سردرگمی راهبردی در «محور مقاومت» باشد.
اگر سوریه در حال ورود به مسیر تفاهمات پنهانی است، ایران فعلاً از این معادله کنار گذاشته شده، هرچند نشانهها از سلسله امتیازدهیهای پیدرپی دمشق حاکی از آنند که گفتگو با تهران نیز دیر یا زود آغاز خواهد شد؛ و نتیجه این گفتوگوها به سرنوشت مذاکرات ایران و آمریکا بستگی دارد.
الی کوهن بازمیگردد تا با محوری شکستخورده دفن شود
این عملیات نشان میدهد که معادلات پس از «بهار عربی» کاملاً مصرف شدهاند. رژیم سوریه که در تلاش برای بازگشت به جمع بازیگران منطقهایست، حال حاضر است نمادهای گذشته را به عنوان وثیقهای برای آیندهای متفاوت ارائه دهد.
بازگرداندن بقایای الی کوهن، شاید اعلان رسمی پایان مرحلهای از ائتلافهای عقیدتی و بسته باشد. سوریه امروز به دنبال راهی برای بقاست، و اسرائیل بهخوبی میداند چگونه از نمادهای تاریخی برای تحمیل واقعیتهای جدید استفاده کند.
در نهایت، نام الی کوهن دیگر فقط در فهرست جاسوسان نیست، بلکه گواهیست بر تغییر عمیق در ذهنیت راهبردی سوریه، و شاید زمینهساز فروپاشی منظومهای کامل.
بقایای الی کوهن، آغازیست بر پایان؛ پایانی برای ائتلافهایی که بر شعارهای مقاومت بنا شدند، و پایانی برای محوری که برگهای خود را یکی پس از دیگری از دست میدهد.