با عبور جمعیت ایران از مرز (۸۶ میلیون نفر)، بحث در مورد کنترل جمعیت دوباره داغ شده است. این موضوع یک سوال اساسی را مطرح میکند: آیا زیرساختهای فرسوده کشور قادر به تحمل این افزایش هستند یا ایران نیاز به سیاست سختگیرانهای برای کنترل جمعیت دارد؟ تأثیر این وضعیت بر منابع حیاتی مانند آب، انرژی، مسکن، خدمات بهداشتی و آموزشی چیست؟
بحران منابع در حال تشدید
اگرچه رشد جمعیت ایران افزایش ناگهانی نداشته است، اما سوءمدیریت و ناکارآمدی دولت باعث تخریب شدید منابع طبیعی شده است. بر اساس گزارشی از سازمان «مجاهدین خلق»، بحران آب در ایران به شدیدترین سطح خود در (۵۷ سال گذشته) رسیده است که علت آن، زیرساختهای فرسوده و مدیریت ضعیف دولتی است.
وزیر نیروی ایران، «موسوی خوانساری»، روز یکشنبه (۱۱ مارس ۲۰۲۵)، اعلام کرد که بحران آب، بزرگترین چالش پیش روی کشور است و حل آن آسان نخواهد بود.
سخنگوی بخش آب، «عیسی بزرگزاده»، نیز هشدار داد که ادامه وضعیت کنونی میتواند به از بین رفتن کامل منابع آب سطحی در تهران منجر شود.
هشدارهای محرمانه و تهدیدی جدی
در همین راستا، عضو شورای شهر تهران، «مهدی پیرهادی»، به نقل از سایت «دیدبان ایران»، فاش کرد که نامههایی محرمانه به سران سه قوه درباره تشدید بحران آب ارسال شده است. وی تأکید کرد که تهران با خشکسالی بیسابقه و کاهش خطرناک سطح زمین به دلیل کمبود آب مواجه است.
رنج روزمره و انفجار خشم عمومی
در سطح جامعه، شکایات مردم از قطع آب و برق افزایش یافته است. تابستان در ایران به کابوسی واقعی تبدیل شده زیرا خدمات اساسی تقریباً وجود ندارد.
«سمیه»، یک خانهدار در تهران، میگوید:
“هر روز مشکل داریم، نه برق داریم و نه آب. حتی وسایل سرمایشی هم کار نمیکنند، و دولت هیچ راهحلی ارائه نمیدهد.”
«علی»، کارگری از اصفهان، نیز اضافه میکند:
“ما هزینههای زیادی پرداخت میکنیم اما خدماتی که دریافت میکنیم بسیار ضعیف است. مسئولان اصلاً به فکر ما نیستند.”
بر اساس دادههای رسمی، تولید برق (۱۵٪) نسبت به سال گذشته کاهش یافته است و نیروگاههای آب با کمبود شدید منابع به دلیل خشکسالی و سوءمدیریت مواجه هستند.
افزایش اعتراضات و نارضایتی عمومی
در این شرایط، اعتراضات در چندین شهر شدت گرفته است. مردم در تجمعاتی خشمگین نسبت به وخامت وضعیت معیشتی اعتراض کردهاند، در حالی که دولت هیچ اقدام جدی برای حل بحران انجام نمیدهد.
تبلیغ افزایش جمعیت در شرایط بحرانی!
با وجود همه این بحرانها، رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، و دولتش همچنان افزایش جمعیت را تبلیغ میکنند. حتی کنترل جمعیت را ممنوع و جرمانگاری کردهاند، اقدامی که باعث تمسخر مردم و انتقاد برخی چهرههای برجسته شده است.
دولت محدودیتهای شدیدی بر سقط جنین و عقیمسازی اعمال کرده و کنترل جمعیت را “توطئه غرب” علیه قدرت انسانی ایران میداند.
در همین راستا، کارشناس استراتژیک ایران، «حسن عباسی»، سال گذشته گفت:
“دشمنان اسلام از طریق پروژههای سازمان جهانی بهداشت مانع افزایش اقتدار ملی ایران تحت پوشش کنترل جمعیت میشوند.”
تاریخ متناقض سیاستهای کنترل جمعیت
سیاستهای کنترل جمعیت در ایران بیش از (۵۰ سال) یکی از مسائل استراتژیک نظام بوده است. پیش از انقلاب، این سیاست بهعنوان عاملی برای توسعه مطرح بود، اما پس از انقلاب، بهعنوان توطئهای استعماری معرفی شد.
در سالهای نخست انقلاب و جنگ ایران و عراق، دولت برای افزایش جمعیت، مشوقهای مالی ارائه کرد که باعث افزایش (۴٪) نرخ زاد و ولد شد.
اما ایران خیلی زود با مشکلات اقتصادی جدی روبهرو شد و مجبور شد سالانه (۱۰۰ هزار دلار) شیرخشک وارد کند. این وضعیت نشاندهنده مدیریت ضعیف بحران جمعیت در کشور است.
ایران به کدام سو خواهد رفت؟
در میان این بحرانها، جمهوری اسلامی ایران در برابر یک دوراهی حیاتی قرار دارد: آیا همچنان کشور را به سمت انفجار جمعیتی در بحبوحه فروپاشی زیرساختها سوق خواهد داد، یا بالاخره عمق بحران را درک کرده و پیش از آنکه خیلی دیر شود، به دنبال راهحلهای عملی خواهد رفت؟