اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران: روایت‌هایی از ناپدید شدن

اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران: روایت‌هایی از ناپدید شدن

در کشوری که سرکوب، زبان حاکم است و ناپدیدسازی قهری به استراتژی حکمرانی تبدیل شده، ناپدید شدن یک زن معترض دیگر یک اتفاق تصادفی نیست؛ بلکه به بخشی از الگویی هولناک و تکراری بدل شده است. “اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران” دیگر فقط پشت میله‌ها نیست، بلکه در سکوت محو می‌شود، چهره‌هایشان از حافظه عمومی پاک می‌گردد، گویی هرگز وجود نداشته‌اند. این گزارش تحقیقی به یکی از جنایات کمتر گفته‌شده در جمهوری اسلامی می‌پردازد: سرنوشت زنانی که پس از بازداشت، ناپدید می‌شوند.

صدایی که پس از فریاد، خاموش شد

در آوریل ۲۰۲۳، “مریم ج” فعال دانشجویی، پس از شرکت در اعتراضات دانشگاه صنعتی شریف بازداشت شد. ویدیوها نشان می‌دادند که چگونه مأموران لباس‌شخصی او را با خشونت می‌برند. پس از آن، هیچ خبری از او نشد. نه تماسی، نه دادگاهی، و حتی نه یک تأیید رسمی مبنی بر حضور او در بازداشتگاه. خانواده‌اش همه راه‌ها را امتحان کردند، اما پاسخ همیشه یکی بود: «نمی‌دانیم درباره چه کسی صحبت می‌کنید.»

این یک مورد استثنایی نیست. بلکه نشانه‌ای‌ست از مرحله‌ای جدید از سرکوب؛ جایی که اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران به معنای ورود به تونلی تاریک و بی‌پایان شده است

الگوی تکراری با سکوتی رسمی

بر اساس گزارش جدیدی از سازمان “حقوق بشر ایران”، دست‌کم ۴۳ زن بین سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ در جریان اعتراضات “زن، زندگی، آزادی” بازداشت شده‌اند. از این میان، ناپدید شدن ۱۲ نفر به‌طور مستند تأیید شده است؛ بدون اینکه اتهامی به آن‌ها تفهیم شود یا اجازه تماس با خانواده یا وکیل داشته باشند.

بر اساس شهادت زندانیان سابق، مقامات جمهوری اسلامی از این تاکتیک برای ایجاد رعب و جلوگیری از درز اطلاعات به رسانه‌ها استفاده می‌کنند. اکنون، اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران هدف سیاستی سیستماتیک از ارعاب و حذف قرار گرفته‌اند: انزوا، شکنجه، و محو هویت.

شهادتهایی از درون: «می‌گفتند تو وجود نداری»

در گفت‌وگویی اختصاصی با “وارايران”، زنی که به‌تازگی پس از ۸ ماه از زندان اوین آزاد شده است، تعریف می‌کند که شاهد شکنجه زنان معترض در بازداشتگاه بوده. می‌گوید: «دختری بود به اسم نرگس. هر روز از درد فریاد می‌کشید. بعد از یک هفته… ناپدید شد. وقتی ازش پرسیدیم، گفتند: “نرگس؟ کیه؟ کسی به این اسم نداریم.”»

این پاک‌کردن عامدانه‌ی هویت‌ها برای تضعیف هرگونه تلاش حقوقی یا رسانه‌ای به کار می‌رود. کسی که وجودش انکار می‌شود، مطالبه‌ای برای آزادی‌اش نمی‌توان کرد.

قبرهای بی‌نام… برای زنان نیز

با افزایش موارد ناپدید شدن، فعالان حقوق بشر ارتباطی میان این موارد و گزارش‌های فزاینده درباره‌ی گورهای جمعی و بی‌نام در حاشیه شهرهایی چون کرمان، شیراز و قم یافته‌اند. یکی از وکلای مخالف ساکن خارج کشور می‌گوید: «ما شهادت‌هایی داریم که نشان می‌دهد برخی اجساد بی‌هویت دفن‌شده، به‌احتمال زیاد متعلق به زندانیان زن سیاسی هستند.» این یعنی اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران شاید دیگر زنده نباشند… و در سکوت دفن شده‌اند.

خانواده‌ها در برابر سکوت

مادران و خواهران ناپدیدشدگان میان امید و وحشت در نوسان‌اند. مادر “فاطمه.س”، فعال بازداشت‌شده از دسامبر ۲۰۲۲ می‌گوید: «هر بار تلفن زنگ می‌زند، قلبم فرو می‌ریزد. فقط می‌خواهم صدایش را بشنوم. اگر حتی مرده، بگویید مرده. فقط حقیقت را بگویید.» این ناامیدی تدریجی، بخشی از مجازات است. بخشی از مهار روانی خانواده‌ها.

اکنون، اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران تنها یک شخص نیست، بلکه یک درد جمعی‌ست؛ دردی که خانواده، جامعه، و حافظه عمومی را مبتلا می‌کند.

سانسور عامدانه رسانه‌ها

رسانه‌های داخل ایران توان پوشش چنین فجایعی را ندارند. سانسور به‌قدری شدید است که حتی رسانه‌های اصلاح‌طلب جرأت ورود به موضوع زنان ناپدیدشده را ندارند. از این رو، مستندسازی مستقل از سوی رسانه‌های تبعیدی به تنها راه زنده نگه داشتن حقیقت تبدییکی از روزنامه‌نگاران تبعیدی می‌گوید: «ما در تبعیدیم، اما نمی‌توانند حقیقت را تبعید کنند. وظیفه ما امروز این است که ثابت کنیم اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران فقط عدد نیستند؛ روح‌هایی هستند که جلوی چشم‌مان ناپدید می‌شوند.»

چه کسی پاسخگوی غیبت است؟

در برابر جامعه جهانی‌ای که با بی‌تفاوتی سیاسی واکنش نشان می‌دهد، زنان همچنان ناپدید می‌شوند، و روایت‌ها پیش از آنکه بازگو شوند، دفن می‌گردند. پرونده‌ی اپوزیسیون زن در زندان‌های ایران باید با صدای بلند گشوده شود. سکوت در برابر آن بی‌طرفی نیست، بلکه همدستی‌ست.

امروز، بیش از هر زمان دیگری، باید هر لحظه، هر نام، و هر اشک را مستند کرد. زیرا فراموشی، جنایت بعدی است.

Related posts

قانون حجاب در ایران: چه کسی حکومت می‌کند؟

آیا سد پاشدان در افغانستان مشهد را به بی‌آبی می‌کشاند؟

قربانیان بازداشتگاه‌ها در ایران