انفجارهای ایران: بین سهل‌انگاری رسمی و انفجار خشم مردمی

انفجارهای ایران: بین سهل‌انگاری رسمی و انفجار خشم مردمی

انفجارهای ایران دیگر حوادثی جداگانه یا تنها “تصادفات اتفاقی” نیستند، همان‌طور که خامنه‌ای در سخنرانی اخیر خود اشاره کرده بود، بلکه به الگوی نگران‌کننده‌ای تبدیل شده‌اند که شک و تردیدهایی را در مورد کارآمدی زیرساخت‌های صنعتی، شفافیت نظام حاکم و حتی نیت مقامات در مورد جان مردم به وجود می‌آورد.

در اواخر آوریل 2025، انفجار مهیبی در بندر شهید رجایی در بندر عباس به وقوع پیوست که طبق روایت رسمی جان 70 نفر را گرفت، در حالی که منابع مخالف اعلام کرده‌اند که تعداد کشته‌شدگان به 250 نفر و بیش از 1,500 نفر زخمی شدند، که یکی از بدترین فاجعه‌های غیرنظامی ایران در سال‌ها اخیر بود و این انفجارها باعث آغاز یک سلسله حوادث انفجاری در ایران شدند. کمتر از سه روز بعد، انفجار دیگری در انبار باروتی در اصفهان رخ داد که دو نفر کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند.

شهادت‌های از درون: ترس قوی‌تر از آتش

در حالی که رسانه‌های رسمی به سرعت تلاش کردند تا شدت حادثه را کم‌اهمیت جلوه دهند، شهادت‌های کارگران و بازماندگان جنبه‌ای کاملاً متفاوت را آشکار ساخت. یکی از کارگران در بندر گفت: “قبل از انفجار، دود را دیدیم که بالا می‌رفت و به مسئولین گزارش دادیم، اما هیچ‌کس واکنشی نشان نداد. همه پروتکل‌های ایمنی نادیده گرفته شد.”

در اصفهان، یکی از ساکنان گفت: “انبار باروت یک بمب ساعتی بود، هر روز از کنار آن می‌گذشتیم و می‌دانستیم که چیزی قرار است منفجر شود، اما آنها صدای ما را نشنیدند.”

تصویر تاریک با ارقام: چند جان در انتظار نوبت خود هستند؟

گزارش‌های مستقل دست کم 47 حادثه بزرگ صنعتی در ایران را در طی دو سال اخیر مستند کرده‌اند که جان بیش از 360 نفر را طبق داده‌های رسمی گرفته است، در حالی که منابع مخالف معتقدند که تعداد واقعی قربانیان ممکن است بیش از 600 نفر باشد.

در سال 2024 تنها، شبکه حقوق بشر ایران 18 انفجار در تأسیسات حساس را ثبت کرده است، از جمله انفجار در تأسیسات نطنز هسته‌ای، آتش‌سوزی در پالایشگاه تهران، و انفجار در پایگاه نظامی در نزدیکی کرمانشاه.

گزارش‌های موسسات تحقیقاتی مانند مؤسسه کارنگی نشان می‌دهند که بیش از 70 درصد از زیرساخت‌های صنعتی ایران فرسوده هستند، در شرایطی که نگهداری دوره‌ای و بودجه‌های ایمنی به نفع دستگاه‌های امنیتی و تبلیغاتی رژیم کاهش یافته است. این موضوع باعث می‌شود که انفجارهای ایران به یک علامت برجسته از یک بحران ساختاری مزمن تبدیل شود، نه تنها یک شکست موقتی.

مطالعه بیشتر : اطلاعات مبهم در مورد حادثه انفجار بندر عباس

فرار از مسئولیت: همدستی سکوت یا سیاست حواس‌پرتی؟

با وجود اظهار نظر رهبر معظم انقلاب علی خامنه‌ای مبنی بر اینکه “تحقیقات تمام احتمالات را شامل خواهد شد”، کارشناسان معتقدند که رژیم معمولاً مسئولیت را به “دشمن خارجی” نسبت می‌دهد و از واقعیت داخلی فرسوده خود چشم‌پوشی می‌کند. عدم اعلام نتایج تحقیقات قبلی و پنهان‌کاری در مورد دلایل ده‌ها آتش‌سوزی و انفجار، شکیبایی را تقویت می‌کند که رژیم عمداً در تلاش است تا شکست‌های خود را پنهان کند، و حتی ممکن است از این حوادث برای منحرف کردن توجه از بحران‌های سیاسی و اقتصادی عمیق‌تر استفاده کند.

در این راستا، کارشناسان معتقدند که تکرار انفجارهای ایران بدون پاسخگویی واقعی، تهدید دائمی برای جان غیرنظامیان است و فضای ترس و بی‌اعتمادی به نهادها را تداوم می‌بخشد.

انفجارهای ایران… به کجا؟

آنچه امروز در ایران رخ می‌دهد نه تنها انباشته‌ای از حوادث جداگانه است، بلکه تسلسل واضحی از فروپاشی در سیستم است که بهای آن را شهروند فقیر می‌پردازد که در سکوت زیر آوار سهل‌انگاری دفن می‌شود یا در بیمارستانی بی‌دارو درمان می‌شود. انفجارهای ایران نتیجه قضا و قدر نیستند، بلکه نتیجه مستقیم حکومتی هستند که پاسخگو نیست، سیاست‌های خود را بازبینی نمی‌کند و جان مردم را تنها به ارقام قابل سرپوش گذاشتن تبدیل می‌کند.

انفجارهای ایران: بین سهل‌انگاری رسمی و انفجار خشم مردمی

اگر قدرت در مسیر پنهان‌سازی و توجیه ادامه دهد، ممکن است انفجار بزرگ‌تر نه در تأسیساتی، بلکه در خیابان‌های ایران رخ دهد.

Related posts

تحقیقات میدانی: تبعیض در خاموشی‌های برق تهران

عراقچی با دیپلماسی‌ای توخالی بازمی‌گردد

اطلاعات مبهم در مورد حادثه انفجار بندر عباس