اقتصاد پنهان و تحریم‌های آمریکا در خدمت نظام

اقتصاد پنهان و تحریم‌های آمریکا در خدمت نظام

ایران همچنان تجارت خود را در سایه ادامه می‌دهد، با وجود تحریم‌های آمریکا، محدودیت‌های اعمال‌شده را دور می‌زند. تهران از طریق شبکه‌های قاچاق، شرکت‌های صوری و حمایت متحدانش، جریان مالی خود را حفظ می‌کند، در حالی که مردم ایران هزینه آن را می‌پردازند.

شریان اقتصاد موازی

نفتکش‌های ایرانی دور از چشم ناظران بین‌المللی حرکت می‌کنند. سیستم‌های ردیابی را خاموش می‌کنند، بدون هویت حرکت می‌کنند و مسیر خود را ناگهان تغییر می‌دهند. ناگهان، نفت ایران در بازارهای آسیایی ظاهر می‌شود، مخلوط با محموله‌های دیگر، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما این پایان ماجرا نیست؛ طلا، ارز و کالاهای قاچاق نیز از طریق کانال‌های مخفی به اقتصاد ایران تزریق می‌شوند.

دوستان اضطراری… وقتی منافع همگرا می‌شوند

وقتی تحریم‌های آمریکا تنگ‌تر می‌شود، راه‌های فرار گسترده‌تر می‌شوند. روسیه، چین و ونزوئلا نه‌تنها شرکای تجاری بلکه پناهگاه‌های اقتصادی هستند که به تهران اکسیژن می‌دهند. نفت در برابر طلا، معاملات پشت‌پرده و بانک‌های جایگزین، همگی ترفندهایی هستند که تحریم‌ها را به یک مانع صوری تبدیل می‌کنند. و نتیجه؟ میلیاردها دلار جابه‌جا می‌شود، اما نه به جیب مردم، بلکه به خزانه‌های نظام.

تحریم‌های آمریکا… فشار بر مردم یا بر نظام؟

نتیجه مشخص است: اقتصادی در بحران، ارزی که سقوط می‌کند و تورمی که حقوق مردم را می‌بلعد. در دستان حکومت، تحریم‌های آمریکا از یک بحران به ابزاری برای تثبیت قدرت تبدیل می‌شوند. در حالی که مخالفان سرکوب می‌شوند، یک طبقه جدید از نخبگان از بازار سیاه سود می‌برند. و وقتی اقتصاد فرو می‌ریزد، نظام سقوط نمی‌کند، بلکه این مردم هستند که قربانی می‌شوند.

زمانی که مردم در چاه فقر و نیاز سقوط می‌کنند، قدرت در رفاه است

در حالی که مردم ایران در فقر و نیاز دست و پا می‌زنند، حاکمان در رفاه به انرژی، برق و سوخت دسترسی دارند. دولت برای تأمین منافع نظامی خود، سرمایه‌های کشور را به پروژه‌های بی‌نتیجه‌ای مانند برنامه هسته‌ای اختصاص می‌دهد، در حالی که این برنامه جز تحریم‌های آمریکا بیشتر و بحران‌های بین‌المللی برای ایران حاصلی ندارد. به نظر می‌رسد که نظام تمام مشکلات مردم را حل کرده و تنها مشکل باقی‌مانده، نیروگاه‌های هسته‌ای است! اما با نگاهی به وضعیت کشور، مشخص می‌شود که نظام ایران با کمبود شدید درک دیپلماتیک، خود را در تنگنای اقتصادی و سیاسی قرار داده است.

اعداد دروغ نمی‌گویند… چه کسی هزینه را می‌پردازد؟

  • ارزش ریال ایران در پنج سال گذشته (80%) کاهش یافته و نرخ دلار در بازار آزاد به (600,000) ریال رسیده است.
  • نرخ تورم در برخی کالاهای اساسی از (50%) فراتر رفته و قدرت خرید مردم را به‌شدت کاهش داده است.
  • صادرات رسمی نفت از (2.5) میلیون بشکه در روز در سال 2018 به کمتر از (700,000) بشکه کاهش یافته است.
  • در مقابل، گزارش‌ها حاکی از آن است که ایران روزانه حدود (1.5) میلیون بشکه نفت را از طریق قاچاق و بازارهای غیررسمی صادر می‌کند.
  • نرخ بیکاری بیش از (20%) است و حدود (60%) از مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

در نهایت، حاکمان ایران با تحریم‌های آمریکا سازگار شده‌اند، اما باری از دوش مردم برنمی‌دارند. در اقتصادی که در سایه‌ها می‌چرخد، همیشه کسانی هستند که سود می‌برند، اما اکثریت هزینه آن را پرداخت می‌کنند.

Related posts

ورود وزیر نفت ایران به بغداد

نفوذ به بانک سپه و افشای نقاط ضعف در سیستم بانکی ایران

افزایش ۵۰ درصدی حقوق کارکنان “تعزيرات”: اولویت نظام… نه مردم