حاکمیتهای سرکوبگر همواره از خرافات و ترس برای تحکیم قدرت خود در میان مردم استفاده کردهاند تا آنها را در چرخهی تسلیم و تابعیت نگه دارند. برای حکومت ایران، تابعیت و خرافه ابزار اصلی سرکوب محسوب میشوند، به طوری که با انتشار روایتهای دروغین مردم را گمراه کرده و قدرت خود را تقویت میکند، تا بتواند ثروتهای کشور را غارت کرده و به بهترین شکل در خدمت دشمنان خود باشد.
اما افسانه، همان ارادهای است که از دل مردم زاده میشود؛ ارادهای که در میان رنجها و دردها شکل میگیرد، از ذهنهایی روشن که تابعیت را نپذیرفته و تصمیم گرفتهاند سرنوشت خود را به دست خود بسازند.
دیوارهای آزادی
در سال ۲۰۲۴، حداقل ۸۸۳ حکم اعدام در زندانهای ایران اجرا شد. از این تعداد، ۷۷۲ نفر مرد، ۲۶ نفر زن و ۵ نفر افرادی بودند که هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشتند.
در ژانویه ۲۰۲۵، سازمان زندانهای ایران بخشنامهای صادر کرد که در آن شکنجه و رفتارهای خشونتآمیز در بازداشتگاهها را ممنوع اعلام کرد و بر لزوم رعایت حقوق زندانیان تأکید داشت. این بخشنامه شامل ممنوعیت رفتارهای تحقیرآمیز، بازرسی بدنی برهنه، بستن دستها، تراشیدن موها و همچنین تأمین تسهیلات ویژه برای زنان زندانی، زنان باردار و اقلیتهای دینی بود.
با این حال، گزارشها همچنان از تداوم نقض حقوق زندانیان در داخل و خارج از زندانهای ایران خبر میدهند و این پرسش را مطرح میکنند که آیا دولت ایران واقعاً توان اجرای این تعهدات را دارد؟ آیا میتواند دستگاههای امنیتی خود را کنترل کند یا اینکه اوضاع از دستش خارج شده است؟
برای تأیید این موضوع، میتوان به آخرین بیانیهی اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه ایران، اشاره کرد که اعلام کرد ۱۲ نفر در جریان اعتراضات ضد حکومتی در شهر دهدشت، واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد، به اتهام “اخلال در نظم عمومی” بازداشت شدهاند.
قدرت جوانان
عاطفه طاهرنیا، حسین بریساسی و علیرضا بریسایی، جوانانی هستند که خواهان تغییر و پیشرفتاند و آرزو دارند که کشورشان را در وضعی بهتر ببینند.
همچنین احمد نور محمدی، که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است، تأیید کرده که هنگام بازجویی توسط اطلاعات سپاه پاسداران تحت شکنجه قرار گرفته و اعترافاتش به اجبار از او گرفته شده است. جالب اینجاست که نیروهای ایرانی او را یک شهروند افغان معرفی کردهاند، اما گزارشها تأیید کردهاند که او ایرانیالاصل بوده و والدینش اهل استان لرستان هستند.
اینجاست که باید پرسید: آیا قدرت افسانه میتواند این خرافهی سست را نابود کند، یا اینکه جوانان یکی پس از دیگری بیثمر قربانی خواهند شد؟