در سایه بحرانهای انباشتهای که ایران را دربر گرفته، افزایش بیکاری و فقر در ایران به یکی از بارزترین ویژگیهای چشمانداز اقتصادی کشور تبدیل شده است. آمارهای منتشرشده از نهادهای رسمی، تصویری تیره و تار ارائه میدهند؛ وضعیتی که نهتنها ناشی از تحریمهای خارجی یا نوسانات بازار جهانی است، بلکه نشانهای روشن از ناکارآمدی ساختاری در درون نظام اقتصادی است.
رکود اقتصادی، ایران را به لبه پرتگاه رسانده است
بر اساس گزارشهای رسمی، رشد اقتصادی ایران در تابستان ۲۰۲۴ به ۱.۹ درصد کاهش یافته است. اگر بخش نفتی را کنار بگذاریم، این رقم به ۱.۶ درصد میرسد که نشاندهنده ضعف جدی در سایر بخشهای تولیدی کشور است. با این حال، موضوع نگرانکنندهتر افزایش بیکاری و فقر در ایران است. نرخ بیکاری به ۱۵ درصد رسیده و این یعنی بخش بزرگی از جمعیت فعال – بهویژه جوانان و فارغالتحصیلان – عملاً از چرخه اشتغال حذف شدهاند.
افزایش بیکاری و فقر در ایران، طبقه متوسط را درهم شکسته است
طبقه متوسط که زمانی ستون فقرات ثبات اجتماعی به شمار میرفت، اکنون در معرض نابودی است. افزایش بیکاری و فقر در ایران باعث شده تا درآمد سرانه مردم به کمتر از ۴۷۴۱ دلار در سال کاهش یابد. در شرایطی که تورم بهشدت افزایش یافته و قیمت کالاهای اساسی بهطور نجومی بالا رفته، بسیاری از خانوادهها دیگر قادر به تأمین نیازهای روزمره خود نیستند. این موضوع منجر به تضعیف قدرت خرید و گسترش فقر ساختاری شده است.
سیاستهای شکستخورده دولت، بحران را تشدید کرده است
کارشناسان اقتصادی ریشه این بحران را در سوءمدیریت، فساد گسترده و وابستگی شدید به اقتصاد نفتی میدانند. دولت بهجای توسعه بخشهای مولد مانند صنعت و کشاورزی، همچنان به درآمدهای نفتی وابسته است. تحریمهای خارجی نیز این وضعیت را بدتر کرده و باعث خروج سرمایهگذاران و رکود بیشتر شده است.
جامعهای در بحران، با زخمهای عمیق اجتماعی
پیامدهای اجتماعی افزایش بیکاری و فقر در ایران نیز بسیار نگرانکننده است. مهاجرت فزاینده جوانان، رشد جرائم، اعتیاد و افزایش نرخ خودکشی در مناطق محروم، نشانههایی از یک بحران اجتماعی عمیق است. گزارشها نشان میدهند که بیش از ۳۵ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند و این رقم بهطور مداوم در حال افزایش است.
آیا امیدی باقی مانده است؟
برخی کارشناسان معتقدند که راهحل صرفاً در کاهش تحریمها نیست، بلکه نیازمند اصلاحات عمیق در ساختار اقتصادی، مقابله با فساد، حمایت از کسبوکارهای کوچک و ایجاد اشتغال پایدار است. بدون چنین اصلاحاتی، بهبود وضعیت امکانپذیر نخواهد بود.
با توجه به وضعیت کنونی، انکار واقعیت دیگر امکانپذیر نیست. افزایش بیکاری و فقر در ایران فقط یک عدد در گزارشها نیست، بلکه تجربهای روزانه برای میلیونها ایرانی است. اگر اقدامات فوری و اساسی صورت نگیرد، این بحران اقتصادی میتواند به انفجار اجتماعی غیرقابلکنترل منجر شود.