اعتصابات کارگری در ایران: فریاد خشم در برابر سرکوب اقتصادی

اعتصابات کارگری در ایران: فریاد خشم در برابر سرکوب اقتصادی

ایران در سال ۲۰۲۵ شاهد یکی از بزرگ‌ترین موج‌های خشم عمومی به رهبری کارگران از بخش‌های مختلف اقتصادی است. اعتصابات کارگری در ایران با گستردگی کم‌سابقه‌ای در بین رانندگان کامیون، کارگران کارخانه‌ها، کشاورزان و نانوایان به راه افتاده و نشان‌دهنده عمق بحران اجتماعی در کشوری‌ست که سال‌هاست با فشار تحریم‌ها، فساد سیستماتیک و سوءمدیریت درگیر است.

افزایش دامنه اعتصابات کارگری در ایران

موج اعتصابات کارگری در ایران از رانندگان کامیون آغاز شد. آن‌ها در اعتراض به گرانی سوخت، کمبود قطعات یدکی و کاهش دستمزدها به خیابان‌ها آمدند. به سرعت این موج به سایر اقشار از جمله نانوایان در شیراز و همدان و کشاورزان شمال کشور سرایت کرد؛ آن‌ها نیز به خاطر عدم پرداخت مطالبات‌شان دست از کار کشیدند.

در ماه مه، دامنه اعتراضات به بیش از ۳۵ شهر از جمله تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و کرمانشاه کشیده شد و خواسته‌ها از مطالبات صنفی فراتر رفت و به فریادی اجتماعی علیه تبعیض، فقر و بی‌توجهی حاکمیت تبدیل شد.

ریشه‌های خشم کارگری

اعتصابات کارگری در ایران بازتاب بحران‌های تلنبارشده‌ای‌ست که شامل موارد زیر است:

  • افزایش بی‌سابقه قیمت سوخت و مواد غذایی پس از حذف یارانه‌ها
  • سقوط ارزش ریال و کاهش شدید قدرت خرید
  • تاخیر یا قطع پرداخت حقوق و مطالبات به ویژه در نهادهای دولتی
  • فساد نهادینه‌شده و نبود شفافیت در تخصیص منابع
  • سرکوب امنیتی در برابر خواسته‌های صنفی مشروع

در چنین شرایطی، کارگر ایرانی هر روز برای بقا می‌جنگد؛ بی‌آن‌که چشم‌اندازی از بهبود در افق دیده شود.

نمادهای خیابانی اعتصابات

ویژگی برجسته اعتصابات کارگری در ایران در سال جاری، تنوع جغرافیایی و طبقاتی آن است. این حرکت دیگر محدود به طبقه خاصی نیست و به حرکتی ملی برای عدالت اجتماعی تبدیل شده است.

در اقدامی نمادین، برخی معترضان در تهران و همدان تابلوهای “ورود ممنوع” را با رنگ سبز تغییر دادند؛ نمادی از امید در دل سرکوب.

واکنش حکومت و مخالفان

حکومت ایران طبق معمول با اعتصابات کارگری در ایران برخورد امنیتی کرد. ده‌ها راننده و فعال صنفی بازداشت شدند و دفاتر تشکل‌های مستقل کارگری بسته شد. اما این سرکوب‌ها مانع گسترش اعتراضات نشد.

در سوی دیگر، چهره‌های مخالف مانند رضا پهلوی، نرگس محمدی و جعفر پناهی حمایت خود را از این اعتصابات اعلام کردند و آن را “نبض واقعی ملت” و “نشانه امید به تغییر ساختاری” خواندند.

آینده‌ای مبهم اما پر امید

واضح است که اعتصابات کارگری در ایران برخاسته از خشم لحظه‌ای نیست، بلکه حاصل دهه‌ها بی‌عدالتی‌ست. در صورتی که حاکمیت اقدامی عملی برای اصلاح اقتصادی و سیاسی نکند، این اعتصابات می‌تواند به موجی بزرگ‌تر از نارضایتی عمومی تبدیل شود.

در این میان، امکان پیوستن معلمان، پرستاران و کارمندان به این اعتراضات وجود دارد و می‌تواند کشور را وارد مرحله‌ای حساس‌تر از اعتراضات کند.

در نهایت، اعتصابات کارگری در ایران نشان داد که ملت ایران همچنان صدای خود را حفظ کرده است؛ صدایی که علی‌رغم تمام سرکوب‌ها، خواستار حق، عدالت و کرامت انسانی‌ست. بی‌توجهی به این صداها، تنها آتش نارضایتی را شعله‌ورتر خواهد کرد.

Related posts

حذف یارانه خانوارهای ایرانی منوط به تصویب آیین‌نامه جدید است

خودرو ایرانی… رویایی که به ۹ سال گرسنگی نیاز دارد!

وام‌هایی که برای تنظیم بازار اختصاص می‌یابد