در یکی از پرتنشترین هفتههای اخیر، ایالات متحده اعلام کرد که در برقراری آتشبس میان پاکستان و هند موفق بوده است؛ آنهم پس از درگیریهای مرزی خونباری که دو قدرت هستهای را در آستانهی جنگی تمامعیار قرار داد.
اگرچه جامعهی جهانی از این اقدام استقبال کرد، اما نقضهای اولیه نشان دادند که این آتشبس ممکن است چیزی بیش از یک تنفس کوتاه در میان یک نزاع دیرینه نباشد.
تنش کنترلشده یا هرجومرج استراتژیک؟
همه چیز از حملهی مسلحانه در منطقه کولگام در کشمیر هند آغاز شد؛ حملهای که به کشته شدن ۲۶ نفر از جمله زنان و کودکان منجر شد. دهلینو انگشت اتهام را به سوی گروههای مورد حمایت پاکستان نشانه رفت و بلافاصله اقداماتی تلافیجویانه از جمله اخراج دیپلماتها، گلولهباران مرزی و انتقال یگانهای نظامی به مناطق پیشرفته را آغاز کرد. در چنین فضایی هیچکس تصور نمیکرد که آتشبس میان پاکستان و هند بتواند حتی مطرح شود.
سازهای شکننده زیر فشار آتش
اعلام آتشبس توسط آمریکا پس از ۹۶ ساعت رایزنی فشرده انجام شد، اما انفجارهایی در شهر سرینگر و پرواز هواپیماهای شناسایی در ارتفاع پایین، بلافاصله فضای منطقه را متشنج ساخت. اگرچه اسلامآباد بر پایبندی کامل خود تأکید داشت، دهلینو این وقایع را “نقض آشکار” توافق آتشبس میان پاکستان و هند دانست و هشدار داد که در صورت تکرار این تخلفات، واکنشی “مستقیم و هدفمند” نشان خواهد داد.
رسانه، دیپلماسی و خوانش پیامهای متقابل
رسانههای پاکستانی این توافق را «پیروزی دیپلماتیک» خواندند، در حالی که رسانههای هندی از آن با عنوان «امتیاز تاکتیکی تحت فشار بینالمللی» یاد کردند. اما آنچه در پشت درهای بسته جریان داشت نشان میدهد که برداشتهای دو طرف از مفهوم آتشبس میان پاکستان و هند یکسان نیست. برای اسلامآباد، این آتشبس ابزاری برای کاهش تنش است؛ اما برای دهلینو، معیاری برای سنجش جدیت طرف مقابل به شمار میرود.
چه کسی سکوت را تضمین میکند؟
معادله همچنان ناپایدار است. آتشبس میان پاکستان و هند نه توافقی جامع است و نه پاسخی به ریشههای بحران کشمیر. این آتشبس بیشتر شبیه چسبی موقت بر زخمی عمیق و باز است؛ شکننده، و در معرض انفجار با کوچکترین اصطکاک یا خطای محاسباتی. مگر آنکه این توافق با سازوکارهای نظارتی مستقل و ضمانتهای بینالمللی پشتیبانی شود، در غیر این صورت در معرض فروپاشی خواهد بود و میتواند به جرقهای برای جنگی تمامعیار بدل شود؛ جنگی که هیچکس خواهان آن نیست، اما شاید نتوان از آن گریخت.