اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران همواره قربانی سیاستهای سرکوب و تبعیض بودهاند. دولت ایران با تنوع قومی و مذهبی به عنوان یک تهدید وجودی برخورد میکند، نه بخشی از هویت ملی. در حالی که حکومت از وحدت سخن میگوید، میلیونها نفر از بلوچها، عربها، کردها، ترکمنها و آذریها تحت ظلم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارند.
سرکوب سیستماتیک اقلیتهاحکومت تهران از تمام ابزارهای دولتی برای سرکوب مطالبات حقوقی اقلیتها استفاده میکند، از ممنوعیت زبانهای محلی در آموزش، تا محرومیت اقتصادی و توسعهنیافتگی مناطق مرزی، و در نهایت سرکوب امنیتی و اعدام فعالان و مخالفان.
اقلیتهای در ایران چه کسانی هستند؟
کردها: از تبعیض در استخدام و بازداشتهای خودسرانه رنج میبرند و هر فعالیت فرهنگی کردی به عنوان یک تهدید امنیتی تلقی میشود.
ولوچها: در فقر شدید زندگی میکنند و دولت آنها را به تروریسم متهم میکند تا سرکوب خشونتآمیز خود را توجیه کند
.عربهای اهوازی: با سیاستهای از بین بردن هویت و غصب زمینها و منابع معیشتیشان روبهرو هستند.آذریها و ترکمنها: با وجود جمعیت زیاد، هرگونه درخواست برای تقویت زبان و فرهنگ محلیشان سرکوب میشود.شرایط اقتصادی و سیاسیمناطقی که اقلیتها در آنها ساکن هستند از فقیرترین نقاط ایران به شمار میروند، زیرا دولت به طور عمدی از توسعه زیرساختها و سرمایهگذاری در این مناطق خودداری میکند. استان سیستان و بلوچستان نمونهای بارز از این سیاست است که با کمبود خدمات اساسی مانند آب و برق مواجه است، با این که از غنیترین مناطق از نظر منابع طبیعی محسوب میشود. این تبعیض هدفمند است تا از پیشرفت اقتصادی و اجتماعی اقلیتها جلوگیری شود.علاوه بر این، حکومت ایران با این اقلیتها به عنوان تهدیدات امنیتی برخورد کرده و هرگونه اعتراض به نابرابری را با خشونت سرکوب میکند. کردها و بلوچها به عنوان تهدیدهای تجزیهطلبی شناخته میشوند
در حالی که عربهای اهواز به دلیل امکان جلب توجه بینالمللی سرکوب میشوند.تبعیض مذهبی و آزار اقلیتهای دینیعلاوه بر سرکوب قومی، اقلیتهای مذهبی نیز با تبعیضهای شدید مواجه هستند.
بهاییان، اهل سنت، دراویش صوفی و مسیحیان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و از مشاغل دولتی و حتی حق برگزاری آیینهای مذهبی خود محروم هستند
بهاییان: به عنوان “کافر” شناخته شده و از ورود به دانشگاهها و استخدام در بخش دولتی منع میشوند.اهل سنت: با محدودیتهای شدید در ساخت مساجد روبهرو هستند و علمای آنها بازداشت میشوند.
دراویش صوفی: به دلیل عقاید معنویشان تحت تعقیب امنیتی و سرکوب قرار دارند.اقلیتها در برابر حکومت: خیزشهای مداومبا وجود سرکوب شدید، خشم در میان اقلیتها در حال افزایش است و اعتراضات مداومی در مناطق آنها به وقوع میپیوندد که خواستار حقوق سیاسی و اقتصادی هستند.
تداوم اعتراضات و ناآرامی ها
در سالهای اخیر، اعتراضات مکرری در اهواز، تظاهرات کردها علیه اعدامها و ناآرامیهای مداوم در سیستان و بلوچستان رخ داده است.این خیزشها که زمانی پراکنده و منطقهای تلقی میشدند، اکنون بخشی از یک جنبش ملی گستردهتر شدهاند که تهدیدی جدی برای ثبات حکومت محسوب میشود.حکومت در بحران: آیا اقلیتها قیام خواهند کرد؟با وجود تمام سرکوبها، حکومت ایران با چالشی بیسابقه از سوی اقلیتها روبهرو است. خشم مردم با وخامت اوضاع اقتصادی و افزایش سرکوبها بیشتر شده است.
حکومت میداند که هرگونه قیام گسترده در میان اقلیتها میتواند به جرقهای برای سقوط آن تبدیل شود، بهویژه اگر با موجی از اعتراضات در شهرهای بزرگ همراه باشد.ادامه سرکوب و تبعیض تنها به افزایش تنشها منجر خواهد شد. اکنون این پرسش مطرح است: تا کی حکومت میتواند حقوق میلیونها نفر را نادیده بگیرد، پیش از آن که خشم عمومی به انفجاری غیرقابل کنترل تبدیل شود؟